۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

آقای خبرنگار، باور کنید ما هم نمی‌دانستیم!

یک خبرنگار انگلیسی اخیرا گفته است وقتی سال‌ها قبل با میرحسین ملاقات داشته، ‌فکرش را نمی‌کرده که او چنین مرد بزرگ و آزادیخواهی باشد. خواستم بگویم ما هم نمی‌دانستیم چنین آدم‌های بزرگی در کشور داریم. نمی‌دانستیم موسوی نه تنها کسی است که برای اولین بار به رئیس‌جمهور دروغگو می‌گوید ساکت شو!، بلکه تنها کسی است که پس از سی سال به بی‌عدالتی در بالاترین سطح کشور نه خواهد گفت. نمی‌دانستیم که سال‌ها زهرا رهنورد به عنوان رئیس دانشگاه الزهرا به دانشجویان درس دموکراسی می‌داده و بارها گروه‌های فشار به سخنرانی‌هایش در یک دانشگاه دخترانه حمله کرده بوده‌اند. اما فقط این زن و شوهر نبود‌ه‌اند. به فائزه هاشمی نگاه کنیم که چند هفته قبل برای اولین بار طی بیست سال اخیر به‌صراحت پیشنهاد داد حجاب اجباری برداشته شود و مثل اردن و عربستان حجاب در ایران هم اختیاری شود. بزرگی این حرف را وقتی درک می‌کنیم که یادمان بیاید وقتی الهه کولایی با مانتو به جای چادر به مجلس ششم پاگذاشت، آقایان فریاد زدند که این زن لخت را به مجلس راه ندهید! محسن مخملباف را یادمان رفته بود که چقدر بی‌پناه ماند و مجبور شد کشور را ترک کند. نمی‌دانستیم چه خوب می‌تواند پته صداوسیما را روی آب بریزد و کلک‌های فنی مناظره را افشا کند و بعد با درک وسیعش از وقایع بشود سخنگوی شایسته میرحسین در جهان و رسواکننده زورمداران در اتحادیه اروپا! محسن سازگارا را هم از یاد برده بودیم، تا زمانی که گفت با میرحسین مخالف است اما فعلا گرفتن حق مردم برایش اهمیت دارد و بعد از ریاست جمهوری حرف‌هایش را با میرحسین خواهد زد. یادمان رفته بود جوانان بزرگی در دنیا داریم که به اعتراض جلوی سفارتخانه‌های ایران جمع می‌شوند و می‌گویند رای نداده‌اند اما برای گرفتن حق مردم ایران آمده‌اند.
جنبش مدنی اخیر به یادمان آورد قدر دوستان‌مان را بیشتر بدانیم و در حفظ‌شان بکوشیم. بعد از سال‌ها، حالا یاد رفسنجانی افتاده‌ایم. یادمان رفته که چطور رفسنجانی را زیرپا له کردیم و نمی‌دانستیم که در حال از بین بردن محکم‌ترین پایگاه اعتدال و مخالفت با افراطیون مذهبی از طریق نقدهای بی‌پایه شعاری و مثلا افشاگرایانه هستیم. اگر رفسنجانی نبود، کودتای انتخاباتی در سال 1376 رخ می‌داد. آن زمان هم رای‌های پرشده ناطق‌نوری آماده بودند، اما رفسنجانی با تمام توانش ایستاد و اجازه نداد آن رای‌ها شمارده شوند. همین فائزه هاشمی روز انتخابات دوم خرداد از صبح تا شب از این حوزه به آن حوزه می‌دوید تا آخرین گزارش‌ها را به پدرش برساند.
حالا ما مانده‌ایم و جوانانی که به بزرگترها درس آزادگی می‌دهند و به همراهی فرا می‌خوانندشان. حتی اگر این همراهی تا پله‌های پشت‌بام خانه‌ها باشد برای ادای تکبیری از ته دل. جنبش مدنی اخیر کشور را در عرض دو هفته، به اندازه سال‌ها جلو برده و ظرفیت‌ها و شناخت ما از آدم‌های اطراف‌مان را به‌شدت دگرگون کرده!

۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

آقای متکی، حرف‌های هوگو چاوز دخالت در امور داخلی ایران نیست؟

آقای متکی، شما که چند روز است کوس رسوایی سرداده‌اید و از دخالت مستقیم امریکایی‌ها و نیروهای جاسوسی انگلیس می گویید و اروپا را تهدید کرده اید، چرا درمقابل حرف‌های چاوز ساکت مانده‌اید؟ هوگو چاوز چه حقی دارد پیش از شروع انتخابات از احمدی‌نژاد حمایت کند و برایش آرزوی موفقیت کند؟ یعنی ما اینقدر بدبخت شده‌ایم که فردی که به حماقت در جهان شهرت دارد برای‌مان تصمیم بگیرد به چه کسی رای بدهیم؟ انگلیس و امریکا و دیگر کشورهای اروپایی که شما از دخالت مستقیم آن‌ها می گویید، کی از این حرف‌ها زده‌اند و از یک کاندیدا حمایت کرده‌اند؟ ازآن گذشته، پیام امروز چاوز را چه می‌گویید که اعلام کرده پیروز قطعی انتخابات احمدی‌نژاد است و عده ای می‌خواهند این پیروزی کامل و انقلاب ایران را زیرسوال ببرند! خیلی جالب است؛ در ایران تا به‌حال کسی جرات نکرده چنین ادعایی کند و همه از لزوم رسیدگی به اعتراض‌ها می گویند. همین مانده بود که هوگو چاوز سوسیالیست برای انقلاب اسلامی ایران دل بسوزاند! البته معجزه پول و کمک‌های احمدی نژاد به چاوز را نباید فراموش کرد. چاوز اگر می‌خواهد برای کسی آرزوی موفقیت کند، اول برود به ونزوئلایی برسد که که مردم بدبختش نمی دانند با تورم وحشتناکش چه کنند و نرخ مهاجرت در آن در امریکای جنوبی رکورد شکسته است.
آقای متکی، شما به‌عنوان وزیرخارجه موظفید دخالت بیگانگان را پی‌گیری کنید و از چاوز درمورد اظهارنظرش سوال کنید. اولین قدم البته فراخواندن سفیر ونزوئلا است. اگر هم شما این کار را نکنید، مطمئن باشید مجلس یا دولت بعدی پی‌گیر خواهند بود.

۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

هشدار: گروه‌های فشار فعال شدند؛ حمله شبانه به مراكز‌دولتی، بانك‌ها، مخابرات و مجتمع‌های مسكونی!

گروه‌های فشار ظرف دو، سه روز اخیر فعال‌تر شده‌اند و متاسفانه رویه‌ای را پیش گرفته‌اند كه مقابله با آن‌ها بسیار دشوار است. این گروه‌ها در ساعت‌های 2 تا 3 نیمه‌شب به مراكز دولتی حمله می كنند و هرچه در آنجاست را نابود می كنند. جالب این‌كه از نیروی انتظامی كه هزاران سرباز را برای راهپیمایی آرام مردم بسج كرده بود، در این حمله‌ها خبری نیست. هدف هم معلوم است: تخریب‌ها را به‌گردن اصلاح‌طلبان انداختن. آن‌ها دیشب علاوه بر بانك‌ها و مغازه‌ها، به چند مجتمع آپارتمانی از جمله سبحان حمله كرده‌اند و با شكستن شیشه اتومبیل‌ها ضبط صوت و اقلام موجود در آن را به سرقت برده‌اند. آن‌ها در حمله به فروشگاه‌ها هم كالاها را ربوده‌اند. دیشب علاوه بر این محل‌ها، گروه‌های فشار به مراكز مخابرات هم حمله كرده‌اند و گفته می‌شود بعد از قطع كردن اس ام اس، موبایل و فیلتركردن سایت ها و كندكردن سرعت اینترنت، آن‌ها به قطع تلفن‌های ثابت هم فكر می‌كنند. تنها راه مقابله با گروه‌های فشار، گماردن شب‌گرد و نیروهای مردمی برای مراقبت است. لطفا به فكر كمك گرفتن از نیروی انتظامی نباشید؛ اگر هم این نیرو حاضر شود، به حمایت از آن ها شما را مورد مواخذه قرار می‌دهد. در ماجرای 18 تیر همین اتفاق افتاد: در خیابان‌های تهران طی روزهای بعد از حادثه هركسی دیده می‌شد جز دانشجویان. و متاسفانه آن حركت به دلیل همین حركت های ویران‌گر گروه‌های فشار كه با چماق به‌جان مردم می‌افتادند، شكست خورد. مشخص است كه حركت آرام مردم توسط قشر تحصیل‌كرده و افراد آگاهی كه بزرگ‌ترین تخریب‌شان آتش زدن سطل‌های زباله و كندن چندمتر نرده در خیابان بوده است، صورت می‌گیرد. نگارنده در بازديد از مراكز دولتی و بانك‌ها، متوجه انفجاری شد كه كاملا برنامه‌ریزی شده بوده و از ادوات نظامی در آن‌ها استفاده شده بود. شبكه‌های تلویزیونی فارسی هم متاسفانه برای بزرگ نشان دادن كار مخالفان دولت، مدام آتش زدن مراكز را با حرارت تمام به‌گردن آن‌ها می‌اندازند. خوشبختانه امروز عیسی سحرخیز توضیحات خوبی درمورد افرادی كه ریش خود را اصلاح می‌كنند و با تی‌شرت به مراكز حمله می‌كنند، به صدای امریكا داد. اما این كافی نیست. ديده شده برخی از افراد ناآگاه ازاين موضوع به اين شبكه ها زنگ می زنند و برای بزرگ نشان دادن كار كودكانه خود، می‌گويند كه با كوكتل مولوتف و سلاح‌های مختلف به افراد نيروی انتظامی و مراكز دولتی حمله برده‌اند. متوجه باشيم كه آب در آسياب دشمن نريزيم كه همين نكته كوچك سبب شكست سختی خواهد شد. چند روز است كه صداوسيما حمله وحشتناكی را با عنوان به‌هم خوردن امنيت كشور و حمله به جان و ناموس مردم آغاز كرده است. اميدواريم مردم فريب اين‌گونه خبرها و مصاحبه‌ها را نخورند. خيلی جالب است كه صداوسيما بعد از سال‌ها به ياد مريض بودن مردم افتاده! از آن جالب تر مصاحبه با پيرمردی بود كه می گفت سه ماه است منتظر دريافت پولش بوده ولی حالا كه پولش را همين امروز به‌حساب ريخته‌اند، به يك بانك آمده اما می‌بيند كه دستگاه خودپردازش خرد شده!

حركت های اخیر را كارشناسان سیاسی الگوبرداری شده از مدل روسی می‌خوانند. با همین شیوه، در شوروی سال‌ها مخالفان استالین به‌جرم برهم زدن نظم و به‌خطرانداختن نظام سركوب شدند. مدل قبلی كه ربودن روشنفكران و فعالان سیاسی و قتل‌های زنجیره‌ای بود، به مدل اسرائیلی معروف بود كه طی آن اسرائیلی‌ها سال‌ها رهبران جنبش فلسطین را ربودند.

۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه

تو را خدا ببینید کی به کی می‌گوید ضدانقلاب و صهیونیست!

روزگار عجیبی شده. همین روزهاست که پیرزن دجال با ریش و سبیلش پیدایش بشود و کار را یکسره کند. شاید هم با لباس مبدل آمده و دور دوم را دارد شروع می‌کند!
آدم زورش می‌گیرد می‌بیند احمدی‌نژاد به موسوی و کروبی و رضایی می‌گوید ضدانقلاب و ضدنظام و کروبی و موسوی را همکار امریکا و صهیونیست و خودش را انقلابی می‌خواند. جالب است بدانید وقتی رضایی فرمانده سپاه پاسداران بود، احمدی‌نژاد فرمانده یک گروهان صدنفری بود. وقتی موسوی نخست‌وزیر بود، احمدی‌نژاد بخشدار یک بخش صد خانواری بود. وقتی هم کروبی رئیس مجلس بود، احمدی‌نژاد معاون فرماندار خوی بود. بارها اشاره شده که منزلت موسوی نزد امام خمینی ده‌ها برابر رئیس‌جمهورش بود که حالا شخص اول مملکت است؛ چه برسد به احمدی‌نژاد که اصلا به بیت رهبری راهش نمی‌دادند. جالب است که هرسه این افراد سوابق انقلابی در رژیم شاه دارند و زمانی‌که پسرک در روستای آرادان مشغول تیله‌بازی بود، چندین بار به زندان رفته بودند.
ای خدا ببینید کی به کی می‌گوید ضدانقلاب! دیروز بهزاد نبوی را به جرم اخلال و تشویق مردم به شورش گرفتند. آقای سردار رادان، شما وقتی نبوی 24 ساعته نزد امام خمینی بود و در همه عکس‌های دولت موسوی در کنارش دیده می‌شد، زیر اتاقک‌های پل خواجو مشغول چه‌کاری بودید؟ اگر نبوی که از پایه‌گذاران انقلاب است ضدانقلاب است، انقلاب دیگری در ایران رخ داده که درست ضد انقلاب سال 57 است!
من مانده‌ام که چطور انقلاب مخملی جرم است و خیانت به نظام، اما کودتای مخملی تحسین‌برانگیز است!

۱۳۸۸ خرداد ۲۴, یکشنبه

از کنار زدن موسوی چه کسی سود برد؟

مسعود بهنود در مقاله امروزش به نکته مهمی اشاره کرده است و نوشته :" دولت احمدی نژاد که با تهدید رهبر جمهوری اسلامی خودش را به دروغ رییس جمهور ایران نامید در حالت کودتائی قرار گرفته است. " و این نکته‌ای است که نگارنده هم قبلا در مقاله "جناب میرحسین، اختلاف با رهبر را چه می‌کنید؟" مورد اشاره قرار داده بود. با کمی تامل می‌توان دریافت کسی که بیش از همه از تغییر آرا سود برد نه احمدی نژاد، که شخص اول کشور بود. رهبر که از پیروزی میرحسین موسوی به‌شدت هراس داشت، با سناریویی از رئیس جمهور شدن او جلوگیری کرد. فراموش نکنیم که بارها در زمان دولت موسوی رهبر فعلی امروز که رئیس جمهور دولت موسوی بود، از موسوی عتاب‌ها و گلایه‌های متعددی شنیده بود و هرگز حریف موسوی نشده بود. بارها امام خمینی از موسوی در برابر رئیس‌جمهورش حمایت کرده بود و با کارشکنی های خامنه‌ای برخوردهای تندی انجام داده بود.
امروز هم شاهدیم که در بین کاندیداها تنها کسی که محکم روی حرفش ایستاده، موسوی بوده. از قبل مشخص بود که موسوی درصورت انتخاب شدن هرگز درمقابل فرمایشات و احکام غیرقانونی سکوت نخواهد کرد. پس این بار احمدی‌نژاد و طمع‌کاریش برای ادامه ریاست جمهوری بهانه‌ای شد برای کنار زدن موسوی. اگر فیلم رای دادن احمدی‌نژائ را ببینید، در چهره عبوس و سرخورده‌اش می‌توانید شکست را از پیش بخوانید. اما چند ساعت بعد، او هم فراخوانده شد، تا به قول بهنود "قربانی" حماقت و بدنامیش در انتخابات دهم شود.

۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه

امکان تقلب ساده‌تر از این حرف‌ها فراهم بود!

1- از ابتدا همه درباره افزایش صندوق‌های سیار هشدار داده شده بود. آمار صندوق‌های سیار را که حدود 14 هزار صندوق بوده‌اند درنظر بگیرید: اگر در هر صندوق فقط هزار رای به نفع احمدی‌نژاد ریخته شود، 14 میلیون رای به نفع احمدی‌نژاد صادر شده است! آیا ناظرین کاندیداها این نکته را مدنظر داشتند؟ در پادگان‌ها که امکان حضور بازرس وجود نداشته، چگونه ناظرین حضور داشته‌اند؟

2- در پاسخ به سوالی درمورد علت سرعت اعلام آرای این دوره، کامران دانشجو اعلام کرد که این سرعت عمل به‌دلیل استفاده از کامپیوتر و ارسال آنلاین اطلاعات بوده است. حوزه‌هایی که به‌شخصه دیدم، کامپیوترها را خاموش کرده و گوشه حوزه بسته‌بندی کرده بودند تا به دلیل عدم استفاده جاگیر نباشند. به‌نظر شما کامپیوتری که خاموش است، می‌تواند اطلاعات آنلاین ارسال کند؟ به‌فرض ارسال مستقیم اطلاعات، آیا ناظرین حاضر در وزارت کشور قادر به کنترل این اطلاعات بوده‌اند و با صحت و عدم دست‌کاری نرم افزار استفاده شده آشنایی داشته‌اند؟ آیا این نرم‌افزار نباید توسط ستاد کاندیداها تست می‌شد؟

3- تعداد شرکت‌کنندگان حدود 36 میلیون نفر اعلام شده، اما تعداد برگه‌های چاپ شده رای بیش از 54 میلیون برگ بوده است. جالب این‌که با وجود این برگه‌های زیاد، به شعبه‌هایی که برگه کم می‌آوردند، برکه رسانده نمی‌شد. علتش معلوم است: احتمالا برگه‌های اضافی قبلا با نام احمدی‌نژاد پرشده بودند‍.

4- ناظرین کاندیداها در شعبه‌های اخذ رای متاسفانه بسیار بی‌تجربه و ضعیف بودند. در چند شعبه، دختران جوانی از طرف ستاد موسوی به این کار گمارده شده بودند که به‌هیچ‌وجه توجهی به روند انتخابات و احتمال تقلب در آن نداشتند. آن‌ها مثل یک تماشاگر گوشه‌ای نشسته و مدام می‌گفتند که کسی نباید با آن‌ها حرف بزند!

5- احمدی‌نژاد در محافل "خودی" گفته بود که: "اگر کسی می‌خواهد رئیس‌جمهور شود، باید از روی جنازه من بگذرد!" به‌نظر شما چنین شخصی از تقلب می‌گذرد؟!

6- موسوی نیمه‌شب در کنفرانس خبری خود خطاب به دولت گفت:"تصور نکنیم اکر با این‌ور و آن‌ور کردن آرای مردم و ایجاد یک فضای مطلوب، یک سال و دو سال بتوانیم در حاکمیت باقی بمانیم، می‌توانیم رضایت مردم را جلب کنیم و مشکلات‌شان را حل کنیم!" که پیش‌بینی جالبی از روند شمارش آراء بود.

7- طبق تجربه، چنین انتخاباتی باید بیش از 2 میلیون رای باطله داشته باشد. انگار وزارت کشور به‌قدری هول بوده که یادش رفته این آمار را اعلام کند! سرعت در اعلام آراء بسیار مهم است. به گفته دانشجو، وزارت کشور حتی قبل از تایید فرمانداری آرا را اعلام کرده است! وزارت کشور می‌داند وقتی شمارش آراء تمام شود، درکشور ما اعتراض اثری نخواهد داشت.

8- نوسانات طی خواندن آراء در کشور همیشه طبیعی بوده است. یعنی از نقاط کوچک کشور شروع می‌شد و بعد در شهرها نوسانات شدیدی در آراء آغاز می‌شد. همه از دیشب تا حالا منتظر این نوسانات هستند، اما تاکنون همه چیز طبق یک الگوی خطی پیش رفته است.
- از ابتدا همه درباره افزایش صندوق‌های سیار هشدار داده شده بود. آمار صندوق‌های سیار را که حدود 14 هزار صندوق بوده‌اند درنظر بگیرید: اگر در هر صندوق فقط هزار رای به نفع احمدی‌نژاد ریخته شود، 14 میلیون رای به نفع احمدی‌نژاد صادر شده است! آیا ناظرین کاندیداها این نکته را مدنظر داشتند؟ در پادگان‌ها که امکان حضور بازرس وجود نداشته، چگونه ناظرین حضور داشته‌اند؟

2- در پاسخ به سوالی درمورد علت سرعت اعلام آرای این دوره، کامران دانشجو اعلام کرد که این سرعت عمل به‌دلیل استفاده از کامپیوتر و ارسال آنلاین اطلاعات بوده است. حوزه‌هایی که به‌شخصه دیدم، کامپیوترها را خاموش کرده و گوشه حوزه بسته‌بندی کرده بودند تا به دلیل عدم استفاده جاگیر نباشند. به‌نظر شما کامپیوتری که خاموش است، می‌تواند اطلاعات آنلاین ارسال کند؟ به‌فرض ارسال مستقیم اطلاعات، آیا ناظرین حاضر در وزارت کشور قادر به کنترل این اطلاعات بوده‌اند و با صحت و عدم دست‌کاری نرم افزار استفاده شده آشنایی داشته‌اند؟ آیا این نرم‌افزار نباید توسط ستاد کاندیداها تست می‌شد؟

3- تعداد شرکت‌کنندگان حدود 36 میلیون نفر اعلام شده، اما تعداد برگه‌های چاپ شده رای بیش از 54 میلیون برگ بوده است. جالب این‌که با وجود این برگه‌های زیاد، به شعبه‌هایی که برگه کم می‌آوردند، برکه رسانده نمی‌شد. علتش معلوم است: احتمالا برگه‌های اضافی قبلا با نام احمدی‌نژاد پرشده بودند‍.

4- ناظرین کاندیداها در شعبه‌های اخذ رای متاسفانه بسیار بی‌تجربه و ضعیف بودند. در چند شعبه، دختران جوانی از طرف ستاد موسوی به این کار گمترده شده بودند که به‌هیچ‌وجه توجهی به روند انتخابات و احتمال تقلب در آن نداشتند. آن‌ها مثل یک تماشاگر گوشه‌ای نشسته و مدام می‌گفتند که کسی نباید با آن‌ها حرف بزند!

5- احمدی‌نژاد در محافل "خودی" گفته بود که: "اگر کسی می‌خواهد رئیس‌جمهور شود، باید از روی جنازه من بگذرد!" به‌نظر شما چنین شخصی از تقلب می‌گذرد؟!

ناظرين كانديداها دقت كنند: رای موسوی به نفع احمدی‌نژاد

برخلاف تبليغ گسترده صداوسيما برای نوشتن كدها، وزارت كشور در حوزه ها كد نامزدها را اعلام نكرده و به‌اين ترتيب رای‌های موسوی به حساب احمدی‌نژاد ريخته می شود. اما چگونه؟ مسئولان حوزه ها به عمد به همه رای‌دهندگان توصيه می كنند كدها را بنويسند و در پاسخ اين‌ سوال كه كدها كدامند، به رديف نامزدها اشاره می‌كنند. به اين ترتيب وقتی شما رديف موسوی را كه عدد 4 است می نويسيد، درواقع به احمدی نژاد رای داده ايد كه كدش 44 است! وقتی اين موضوع را خواستم به دختر خانمی‌كه ناظر موسوی در حوزه بود بگويم، با عصبانيت پاسخ داد كه با من حرف نزنيد، كسی مجاز به حرف زدن با ناظرين نيست! راستی فكر كرده‌ايد كه چرا برخلاف منطق رياضی كدها از 11 شروع نشده و از 44 شروع شده؟!شايد بهترين راه اين باشد كه درصورت ندانستن كد، رای‌دهندگان روی بخش كد خط بكشند. اما به‌هيچ‌وجه جای كد را نبايد خالی گذاشت.

۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

از شایعه ها تا خبرهای تاثیرگذار انتخاباتی!

با پایان یافتن زمان تبلیغات, شایعه ها و خبرهای تاثیرگذار انتخابات از طریق سایت ها و وبلاگ ها گسترش می یابند. کارکرد این رسانه های جدید, طی امروز, روز انتخابات و روزهای اعلام نتایج به اوج می رسد. روز جمعه به دلیل تعطیلی روزنامه ها هجوم به سایت ها بیشتر می شود و از شنبه به بعد به دلیل سرعت لحظه به لحظه خبرهای اعلام نتایج بازهم سایت ها اهمیت می یابند.
اما خبرهای روز قبل از رای گیری در ایران معروفند. دوره گذشته دیدیم که شب قبل از انتخابات با لابی های انجام شده ناگهان قالیباف کنار گذاشته شد و احمدی نژاد جایش را گرفت. امسال هم خبرها کم نیستند. گفته می شود احمدی نژاد چهار روز است که می خواهد رهبر را ببیند اما به او وقت ملاقات داده نمی شود. یا گفته می شود تیم حفاظتی وزارت اطلاعات برای میرحسین موسوی تشکیل شده که کارش حفاظت از رئیس جمهور منتخب درست از لحظه انتخاب اوست و البته عده ای می گویند این تیم حفاظتی هم اکنون نیز به دلیل تهدیدهای جانی موسوی مشغول به کار است. از طرف دیگر با هشدار کیهان که عده ای آن را فرار به جلو ارزیابی می کنند, نیروهای مسلح به حالت آماده باش درآمده اند تا شکست خوردگان انتخابات دست به آشوب نزنند. البته چنان که پیش بینی می شد از هم اکنون گروه های فشار در قالب موتورسواران چفیه پوش به خیابان ها ریخته اند تا رعب و وحشت ناشی از اعتراض خود در صورت شکست در انتخابات را از هم اکنون به روی مردم بیاورند. دوستی به شوخی می گفت اخراجی ها 3 هرگز ساخته نخواهد شد, چون ده نمکی برای همکاری با گروه های فشار دوباره فراخوانده شده!

۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

آقای شاهرودی لطفا رسيدگی‌كنيد: اين يك اعلام جرم است!

آقای شاهرودی رئيس قوه قضائيه، من به‌عنوان يك شهروند از رئيس‌جمهور كشور شكايت دارم. ايشان طی هفته جاری بارها قانون را زيرپاگذاشته، به ديگران اتهام وارد كرده، خلاف سوگند رياست جمهوری عمل كرده و آمارهای اشتباه به مردم ارائه كرده است. گرچه همه اين ها جرم است و مطابق قانون بايد مورد تفحص قاضيان و بازپرسان قوه قضائيه قرار گيرد، اما من از هيچ‌يك از اين ها شكايت ندارم. شكايت من از دروغ گفتن چندباره رئيس‌جمهور به مردم است. اگر خاطرتان باشد، در كشور امريكا كه شما آن را سرزمين كفر و بی‌اخلاقی می دانيد، چندسال قبل رئيس جمهور وقت، كلينتون را برای گفتن يك دروغ ساده به محاكمه كشاندند و تا در مقابل مردم و دادگاه به‌دروغ خود اعتراف نكرد و طلب بخشش نكرد، رهايش نكردند. چرا ما كه حكومت‌مان اسلامی است و ادعای اخلاق و تقوا داريم، به دروغ يك رئيس جمهور بی اعتنا هستيم؟ مگر فيلم حرف‌های او درباره هاله نور و پلك‌نزدن حضار در سازمان ملل را می شود انكار كرد؟ مگر رئيس‌جمهور در فيلم اين حرف‌ها را نزده است؟ مگر دفتر آيت الله جوادی آملی بارها وقوع اين واقعه را تاييد نكرده است؟ پس چرا رئيس‌جمهور هرجا كه می‌نشيند، می گويد اين حرف‌ها زاييده روزنامه‌هاست يا فيلمش ساختگی است؟ مگر اثبات ساختگی يا واقعی بودن يك فيلم كار دشواری‌ست كه شما دست به‌انجامش نمی‌زنيد؟ نكند نگرانيد كه فيلم واقعی باشد و مصونيت های آهنين ريئس‌جمهور خدشه دار شود؟ من به‌عنوان يك شهروند از شما درخواست می كنم به دروغ رئيس‌جمهور ايران رسيدگی كنيد و درصورت اثبات، به محاكمه‌اش بكشانيد. خواهش می‌كنم اعلام جرم مرا ناديده نگيريد.


 


 


 


 


 

۱۳۸۸ خرداد ۱۵, جمعه

آقای احمدی‌نژاد وقاحت هم حدی دارد: هيچ روزنامه‌ای در دولت نهم توقيف نشده؟

واقعا شما آلزايمر گرفته‌ايد يا فكر كرده‌ايد ما دچار فراموشی شده‌ايم؟ با چه جراتی اين‌طور چشم در چشم موسوی نگاه می‌كنيد و با آن لحن حق‌ به‌جانب فرياد می‌زنيد كه هيچ روزنامه‌ای در چهارسال اخير توقيف نشده و همه روزنامه‌ها در دولت خاتمی توقيف شده‌اند! اين جسارت سبب شده سخنگوی ستاد شما هم اين ادعا را در گفت‌وگو با شبكه‌های مختلف داخلی‌و خارجی تكرار كند. اگر اين‌طور است، پس روزنامه های شرق، هم‌ميهن، كارگزاران و مجله‌های هفت، شهروند، ارژنگ، زنان و...طی سه‌سال اخير در كدام دولت توقيف شده‌اند؟ اگر در دولت خاتمی مرد بزرگی مثل بورقانی درمقابل بگيروببندهایی قوه قضائيه می‌ايستاد و وزارت ارشاد درحدتوانش اجازه نمی‌داد روزنامه يا مجله‌ای توقيف شود، در دولت نهم همه روزنامه ها و مجله ها توسط خود دولت و هيات نظارت برمطبوعات وزارت ارشاد توقيف شده‌اند. اگر دولت خاتمی مطبوعات را توقيف كرده، پس چرا اصطلاح "توقيف فله‌ای قوه قضائيه" توسط همين دولت به‌كار برده شد؟ البته يك تفاوت ديگر هم بين روزنامه‌های توقيف شده در زمان دولت خاتمی و دولت نهم هست: مطبوعات توقيف شده در دولت خاتمی همگی موافق دولت بودند و مطبوعات توقيف‌شده در دولت نهم همگی مخالف دولت! اين هم دموكراسی‌و تهمت زدن به شيوه احمدی‌نژاد است. واقعا دروغ های ساده‌لوحانه احمدی‌نژاد از كجا ناشی می‌شود؟ آيا مشاورانش ضعيفند يا خودش همچنان‌كه در مناظره با موسوی نشان داده، دارای هوش پايينی‌ست!

آقايان صداوسيما، بی طرفی بس است، كمی هم راحت باشيد!

عدم رعایت بی‌طرفی صداوسیما در زمینه انتخابات ریاست جمهوری این‌روزها ادامه دارد. صداوسیما كه باید به‌عنوان یك نهاد فراگیر فرهنگی الگوی دیگر رسانه‌ها باشد، متاسفانه در برنامه‌های گوناگون آشكارا از یك نامزد حمایت می كند. نمونه‌های این جانبداری را به طرز جالبی با نقل به مضمون در مصاحبه با مردم می‌بینیم: پیرزنی با صدایی گرفته از ته گلو فریاد می زند: "ما رئیس‌جمهوری می‌خواهیم كه به دیدن‌مان بیاید و دردمان را از نزدیك بفهمد." جوانی با لباس آزمایشگاهی كه باید از محققین كشور باشد، می‌گوید:" رئیس‌جمهور باید به علم بها بدهد و كمك‌مان كند تا این موفقیت‌های عظیم در زمینه‌های هسته ای و نانوتكنولوژی را كه در جهان بی‌سابقه‌اند ادامه بدهیم." مرد میان‌سالی فریاد می زند:"ما رئیس‌جمهوری می‌خواهیم كه حرفش را بزند و شجاع باشد. رئیس‌جمهور ترسو به‌درد این مملكت نمی‌خورد." مرد دیگری می گوید:"رئیس‌جمهور ما باید توی دهان امریكا بزند و وقتی حرف می‌زند اسرائیل و همه دنیا از ترس بلرزند." جوانی در يك پارك می گوید:""ما رئیس‌جمهوری می‌خواهیم كه به درد جوان‌ها برسد و به اشتغال ما كمك كند و به عدالت اهميت بدهد." مرد ديگری هم با احساسات می‌گفت:" ما بايد با انتخاب‌مان درپی شكست دشمن باشيم." از بی‌طرفی لذت برديد؟ اسم هيچ‌كس برده نشد و به هيچ‌كس هم اشاره‌ای نشد! صدرحمت به سال 1376 كه درمقابل خاتمی و به جانبداری از ناطق نوری كه رئيس مجلس بود، فقط می گفتند:"رئيس‌جمهور بايد قانون بلد باشد!" واقعا چه عذابی می‌كشند اين دوستان صداوسيما برای رعايت بی‌طرفی. آقايان، لطفا تعارف نكنيد، راحت باشيد!

۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه

آقای احمدی‌نژاد اگر شما به جای موسوی بودید كه ما باید علف می‌خوردیم!

جالب است كه این روزها احمدی نژاد از مدیریت میرحسین موسوی ایراد می گیرد كه ضعیف بوده و كشور را دچار مشكل كرده. كسی نیست به او بگوید شما با نفت 140 دلاری نتوانستید مملكت را اداره كنید اما میرحسین با نفت ارزانی كه به دلیل بمباران اسكله‌ها امكان صدورش محدود شده بود، به شاخص‌های درخشانی رسید. تورم 6درصدی او كجا و تورم 25 درصدی شما كجا، رشد اقتصادی 12درصدی او كجا و رشد اقتصادی 4درصدی شما كجا، رشد نقدینگی 6درصدی او كجا و رشد 250درصدی شما كجا؟ فكر می‌كنم اگر شما كه بلد نیستید كشور را با نفت 140 دلاری اداره كنید، كشور را در آن وضعیت جنگی به دست می گرفتید، مردم به جای برنج باید علف می‌خوردند! تازه به قول خودتان موسوی درحال جنگ‌ودعواهای فراوان با رئیس‌جمهور وقت بود كه تمام انرژیش را می‌گرفت. اما شما چه؟ هرسه قوه را دركنار رهبر موردحمایت خود داشتید. نه، فكر می‌كنم همين علف هم گیرمان نمی‌آمد!

۱۳۸۸ خرداد ۱۳, چهارشنبه

حماقتی كه می‌تواند برای احمدی‌نژاد گران تمام شود

در مناظره‌ امشب صداوسیما حتی در گرفتن نماها از چهره كاندیداها بی‌طرفی را رعایت نكرد و وقتی موسوی روبه دوربین و با مردم حرف می‌زد، تصوير با قطع به دوربين ديگر به نمای باز قطع می‌شد. يا در میان حرف‌های موسوی بارها تصویر لبخند مضحك احمدی‌نژاد و لب‌های غنچه‌ای او به نمایش ‌آمد. اما دراين بين احمدی‌نژاد حماقتی را مرتكب شد كه در یك كشور پیشرفته می‌توانست سبب از دست دادن محبوبيت و درنهايت باختش در انتخابات شود. حركت او نمایش برگه‌هایی با تصویر همسر میرحسین بود؛ همسری كه برخلاف همسر احمدی‌نژاد نقطه قوت موسوی است و همین چندساعت قبل در دانشگاه آزاد یك سخنرانی بی‌نظیر را انجام داده كه مثل همیشه صداوسیما از كنار آن گذشته. احمدی‌نژاد به دروغ اعلام كرد كه درس خواندن رهنورد هنگام كار غیرقانونی بوده، درحالی كه هیچ منع قانونی برایش وجود ندارد. بعد از آن‌هم با طناب پوسیده مدارك جعلی رجانیوز و فارس درچاه افتاد و اشاره كرد كه همسر موسوی بدون كنكور وارد دانشگاه شده. درحالی كه خود احمدی نژاد كسی است كه بدون كنكور وارد مقطع دكترا شده.

البته تفاوت بین یك كشور پیشرفته و كشور عقب مانده همین است كه در یكی یك جمله در یك كمپین كوچك انتخاباتی به ریزش آرا و كاهش محبوبیت یك رئیس جمهور می‌انجامد و در دیگری متهم كردن و افترا زدن به شخصیت‌ها، همسر و خانواده‌شان در تنها رسانه دیداری كشور با كوچك‌ترین عكس‌العملی مواجه نمی‌شود. یادتان باشد، میشل اوباما در یكی از كمپین‌های انتخاباتی اوباما از رابطه‌های غیراخلاقی شوهر هیلاری كلینتون سخن گفت و سبب ریزش آرای اوباما در نظرسنجی‌ها شد. تهتمت‌های احمدی‌نژاد به كرباسچی، رفسنجانی و خاتمی و خانواده آن‌ها بسیار شدیدتر از یك جمله میشل اوباما بود. آیا امشب حرف‌های بی‌پایه احمدی‌نژادهفته آينده بر ریزش آرای او تاثیر خواهد گذاشت؟

این تردید بین كروبی و میرحسین چه زیباست!

تردید رای‌دهندگان بین كروبی و میرحسین بسیار جالب است. زیبایی این تردید از آن جاست كه اگر تا یك‌ماه قبل اكثریت مردم بین دو گروه تحریمی و رای دهنده تقسیم شده بودند، حالا همه به رای‌دادن به‌طور جدی ترغیب شده‌اند و در عوض تريد شكل ديگری به‌خود گرفته است. اكنون شاهدیم كه هیچ‌گاه تردید رای‌دهندگان بین دو كاندیدا از یك جناح تا این حد نزدیك نبوده است. به‌طوری‌كه گاه دو دوست با رویه‌های سیاسی یكسان را می بینید كه یكی به كروبی رای می‌دهد و یكی به میرحسین. اگر در انتخابات قبلی رقابت فقط بین یك نفر از جناح محافظه كار و یك نفر از اصلاح طلبان بود، اكنون همه كاندیداها برای خود مدعی هستند. در این بین اما مرددهای اصلاح‌طلب بیش از دیگران هستند و این نقطه قوت اصلاح‌طلبان است. اگر تا پیش از شروع ثبت‌نام عده‌ای سعی می‌كردند یكی از دو نامزد را به نفع دیگری كنار بزنند، حالا برای همه مسجل شده كه حضور دونامزد قوی، برخلاف دیگر كشورهای پیشرفته جهان، در كشوری مثل ایران ضروری‌ست. علتش را دو، سه روزی‌ست كه می بینیم: حمله به موسوی شدت گرفته و از مدرك دكترایی كه خودش می گوید ندارد، به جعل حرف‌های خود و همسرش درگذشته رسیده. این سناریوی طراحی‌شده توسط گروه‌های طرفدار دولت كنونی، با حضور كاندیدای دیگر به‌ثمر نخواهد رسید. درواقع آن‌ها اكنون باید دوبرابر انرژی بگذارند تا اصلاح‌طلبان را تخریب كنند و این قدرت‌شان را به شدت كاهش می‌دهد. حذف كاندیدای رقیب احمدی‌نژاد یك برنامه از پیش طراحی‌شده بوده كه حالا با حضور دو كاندیدا به‌شكست رسیده. از طرفی تردید بین دو كاندیدای اصلاح‌طلب از این رو شكل گرفته كه هردو در هدف اصلی كه حذف احمدی‌نژاد است، مصمم هستند. آیا دو كاندیدای اصلاح‌طلب به دور دوم خواهند رفت، یا آن‌كه یكی از آن ها با فاصله كمی از دیگری در همان دور اول كار را تمام خواهد كرد؟ خواهیم دید!‌

كاش هميشه در اين حال و ها بوديم!

این‌روزها طرفداران هردو كاندیدای اصلاح‌طلب سرچهارراه‌ها به‌طرز جالبی ایستاده‌اند و عكس‌ها و شال و دستبند‌های هركاندیدا را به‌رهگذران یا اتومبیل‌سواران می‌دهند. آن‌ها برای علاقه‌مندان اتومبیل‌ها را هم به‌سرعت با عكس‌های یك كاندیدا تزئین می‌كنند. یك خبرنگار اروپایی دیروز به این فضا با حسرت نگاه می كرد و معتقد بود با توجه به درصد بالای جمعیت جوان ایران، چنین پتانسیل جوانی را هیچ‌جای دنیا نمی‌توان یافت. در خیابان‌ها نیمه‌شب‌ها جوانانی را می‌بینید كه بدون ایران چك و اضافه‌پرداخت كارمندی و وعده‌های دروغین دیگر، فقط با عشقش

عكس و پوستر پخش می‌كند. شاید هم او می‌خواهد رئیس جمهورش كسی باشد كه وقتی تصویرش را نشان دادند، از شرمندگی سرش را زیر نیندازد! پدیده جالب دیگر، بحث‌های آزاد طرفداران كاندیداهاست كه نمونه‌اش را فقط در روزهای قبل از انقلاب در دانشگاه تهران دیده بودیم. كاش هميشه در اين حال و هوا بوديم!


 

۱۳۸۸ خرداد ۱۱, دوشنبه

فيلم مهدی كروبی: نوآوری در كلام!

فیلم تبلیغاتی مهدی كروبی نه تنها بین نامزدهای امسال كه بین كل فیلم های پخش شده تبلیغاتی در همه دوره‌ها، رویكرد تازه و متفاوتی داشت. این فیلم با ترجیع بند "از خودتان می‌پرسید چرا كروبی می‌خواهد رئیس جمهور شود" بر روی تصاویر از صدای یك گوینده زن استفاده كرده بود كه دركنار استفاده محسن رضایی از صدای ناصر طهماسب در فیلمش، یكی از جذاب‌ترین صداها برای یك بیننده تلویزیونی بود. این نریشن (صدای راوی برروی تصاویر) برروی تصاویر سخنرانی‌ها و بازدیدهای كروبی با مردم ادامه داشت و سازنده فیلم به‌خوبی فهمیده بود كه تكرار سوت و تشویق های مردم در فیلم‌ انتخاباتی دیگر تاثیر چندانی ندارد.

اما گل فیلم كروبی، مصاحبه چندنفره كرباسچی، كدیور، الویری، ابطحی و... با كروبی بود كه سوالات جذاب، صریح و شفافی در آن ةا مطرح شد. ارزش این سوالات به‌حدی بود كه نفس مطرح شدن‌شان حتی از جواب‌ها مهم‌تر بود كه نمونه‌اش سوال كدیور درمورد حجاب اجباری و سوال كرباسچی درمورد رابطه با امریكا و سوال ابطحی درمورد هاله نور بود. اين نحوه گلچين كردن سوالات تند و بحث انگيز چيزی بود كه جای لحظه‌های ملودراماتيك در فيلم های ديگران را گرفته بود. به جايش تصاويری از بغض كردن كرباسچی هنگام سوال كردن درباره مردم فقير كشور گنجانده شده بود.

با اين فيلم، كروبی نشان داد كه تيم كارگردانی فيلمش هم مثل ساير تيم‌هايش حرفه‌ای و نوآور است!

برای اولین بار صداوسیما اذان را به‌خاطر یك برنامه پخش نكرد. حدس می‌زنید اسم برنامه چه بود؟

هرچه به انتخابات نزدیك‌تر می‌شویم، صداوسیما حمایتش را از احمدی‌نژاد بیشتر می كند و به كوبیدن دو كاندیدای اصلاح‌طلب شدت می‌دهد. در این بین البته برنامه یك‌سویه 20.30 جای خاصی دارد. اين حركت جانبدارتنه 20.30 به حدی روشن است كه در یك سخنرانی وقتی خاتمی از مخاطبان می خواهد از دولت فعلی بد نگویند، یكی از حضار فریاد می‌زند كه این جمله خاتمی را 20.30 پخش خواهد كرد!

اما امشب وقتی شبكه 2 اذان را برای پخش 20.30 پخش نكرد، نشان داد كه سمبه 20.30 خیلی پر زورتر از این حرف‌هاست و آدم‌های بالا روی آن خیلی حساب باز كرده‌اند. تا آن‌جا كه حافظه یاری می‌كند، فقط برای مسابقه‌های فوتبال تیم ملی كه پخش زنده داشتند، این اتفاق رخ می داد. اما چرا 20.30 تا این حد مورد مورد توجه بزرگان سيما و مورد نفرت مردم است؟

امشب خبر ورشكست شدن شركت جی‌ام را باز هم 20.30 كنار آمار بقیه شركت‌های ورشكسته امریكا گذاشت و دركمال وقاحت از رشد حیرت‌انگیز شاخص های اقتصادی كه به بالارفتن قیمت نفت در روزهای اخیر منجرشده چیزی نگفت. این رشد شاخص‌ها به‌حدی قوی بوده كه اعلام ورشكستگی جنرال موتورز كوچك‌ترین تاثیری بر آن‌ها نگذاشته.

اما مستند "جمهور" كه از اوايل انقلاب شروع كرده و حالا به دوران خاتمی رسیده است، امشب گل دروغ ها و تحریف‌های 20.30 بود. در این مستند، كوی دانشگاه حادثه‌ای خوانده شد كه سبب هجوم آشوب‌گران فرصت‌طلب به خیابان‌ها به مدت چند روز شد و قتل‌های زنجیری واقعه‌ای معرفی شد كه سبب متهم‌كردن گروه‌های رقیب به دست‌داشتن در این واقعه شد كه خوشبختانه با حمایت رهبر ختم شد!

اين برنامه چنان با جديت دروغ‌هايش را كنار هم می چيند و بقيه اخبار را سانسور می كند، كه اگر كسی از اخبار واقعی خبر نداشته باشد فكر می‌كند ايران دنيا را فتح كرده و مردم در بهشتی به سر مر‌برند كه با جهنم غرب فاصله زيادی دارد. نكته آخر اين‌كه برنامه 20.30 كه به "كیهان مصور" معروف است، اگر برای ما آب ندارد و اعصاب‌مان را با دروغ‌هایش به‌هم می ریزد، برای سازندگان و خبرنگارانش كه نان دارد! می گویید نه، به سفرهای خارجی نجف‌زاده و دیگر خبرنگاران بی استعداد این برنامه نگاه كنید كه خواب ماموريت به یك شهرستان را هم به خود نمی‌دیدند.

بايگانی وبلاگ

Free Blog CounterFMN
Free counter and web stats