۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

از کدام جنگ و کدام جنگنده می گویید؟

نمی‌دانم چرا وقتی مدعیان جنگ را می‌بینم، یاد کردان می‌افتم که به دانشجویانش تشر می‌زد که چرا مثل او در دانشگاه آکسفورد زحمت نمی‌کشند و تحقیق نمی کنند! مدعیان فعلی جنگ هم از آن قسمند. وقتی فکوری، ستاری، کاظمی و بسیاری از فرماندهان جنگ را بر هواپیماهای ویژه آدم‌های مزاحم نشاندند تا سقوط کنند وصیاد شیرازی را با اسلحه ویژه ارتش در روز روشن به قتل رساندند، هدفی جز فراموش کردن خاطرات مربوط به عملکرد افتضاح خود در جنگ نداشتند. محسن رضایی هم که به‌واسطه مهاجرت پسرش به امریکا از دور خارج شد و حرفش خریداری نداشت. پس مدعیان که میدان را خالی دیدند، بار دیگر زبان باز کردند و برای بزرگداشت "هفته دفاع مقدس"شان جوانانی را برای جلو انداختند که نه تنها جنگ، که شاید تصاویر مستند جنگی مرتضی آوینی را که پیش از مرگش گرفته بود ندیده‌اند! در جلسه رای اعتماد، یکی از نمایندگان موافق درباره علی‌آبادی گفت که اگر او نبود، بخشی از خاک مملکت را از دست داده بودیم! دروغ او درباره مرد خنگ دولت نهم چنان بزرگ بود که خود او هم هنگام سخنرانی جرات بیانش را نداشت! اما مورد وزیر پیشنهادی دفاع از آن هم جالب‌تر بود. وحیدی که همه او فرمانده رشید و دلاور دفاع مقدس می‌خواندند، معلوم شد نه تنها هیچ‌وقت فرمانده جنگ نبوده، بلکه در جبهه هم حضور نداشته و فقط درحد پشتیبانی پشت جبهه اثری ازو دیده شده. بعدها احمدی‌نژاد هم می‌خواست حرف از جنگ بزند که قالیباف دمش را قیچی کرد و گفت که اگر احمدی‌نژاد حتی یک روز در جبهه بود، تا به‌حال درودیوار شهر را از خبرش پرکرده بود!
انگار وقتش رسیده که بساط جنگ را جمع کنند. آن‌چه از جنگ مانده، نامی از کوچه‌هایی به اسم شهیدان است و دست و پاهای قطع شده، چشمان خالی شده و مجروحان شیمیایی که هردم به مرگ نزدیک‌تر می‌شوند. برای کسانی که در شهرها بودند هم منتظر قرعه مرگ بودن و تعقیب کردن بمب‌هایی که هواپیماها به‌روی مردم بی‌دفاع می‌ریختند، در ذهن‌ها باقی مانده. این جنگی است که خاطرات سینماییش را هم مسعود ده نمکی در اخراجی‌ها روایت کرده و اصرار دارد که همین لمپن‌ها رزمندگان بوده‌اند که البته برای کسی که به‌تازگی چماق را کنار گذاشته و رنگ جبهه را ندیده، چیز عجیبی نیست. وقتش رسیده که با یک تاخیر بیست ساله، مثل کشورهای دیگر به فراموش کردن جنگی که مثل هرجنگ دیگری جز قتل و غارت و بدبختی و نفرت برای‌مان نداشت، بکوشیم. وقتش رسیده به کسانی که می گفتند "این جنگ اگر برای شما آب نداشت، برای ما نان داشت" بگوییم که دیگر از این سفره نانی بیرون نمی‌آید. به فکر سفره های دیگری نظیر سفره نفت وانرژی هسته‌ای باشید.

۱۳۸۸ مهر ۵, یکشنبه

مضحک ترین معامله تاریخ بورس ایران به سپاه پاسداران رسید

سهام مخابرات ایران در راستای خصوصی سازی و کوچک شدن دولت، به نهاد دولتی سپاه پاسداران واگذار شد و صدای هیچ کس هم درنیامد! امروز 50 درصد و یک سهم - و نه 51 درصد - معادل حدود 23 میلیارد سهم از مخابرات را سپاه پاسداران و شرکت های تابعه اش خریدند تا با خیال راحت به شنود بپردازند. به این ترتیب برخلاف قبل، دیگر مجلس و نهادهای نظارتی اجازه بازخواست مخابرات را ندارند و سپاه هرکاری که بخواهد با تلفن و ارتباطات کشور می کند. جالب این که شرکت های سپاه پاسداران به عنوان شرکت های خصوصی مورد تایید کامل سازمان خصوصی سازی واقع شده بود!

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

شهره آغداشلوی عزیز، تو جقدر سبزی!

شهره آغداشلوی عزیز،امشب که با صدای امریکا مصاحبه می کردی، وقتی فهمیدیم شب قبل از مراسم امی دستبند به دست بستی و با آن به خواب رفتی مبادا یادت برود، تن مان لرزید. وقتی هم گفتی که همه جا دستبندت را به مردم و خبرنگاران نشان می دادی تا از آن بپرسند ، با توبغض کردیم. گریه های بی صدا و اشک هایت را وقتی از همدردی با جوان های ایرانی و آرزوی بازگشت به ایران می گفتی، فریاد زدیم و تحسینت کردیم. همان جا بود که زیباترین تعریفی را که بلد هستیم نثارت کردیم: شهره آغداشلو تو چقدر سبزی!

۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

جايزه تلويزيوني امي برای صداوسيما

پخش سخنرانی احمدی‌نژاد در سازمان ملل در صداوسيما سزاوار جايزه تلويزيونی معروف امی است. سي و پنج دقيقه نمای بسته از يك سخنران بدون نشان دادن صندلي‌ها و مخاطبين حتي در سينماي آوانگارد مكتب نيويورك، سينماي زيرزميني اندي وارهول و موج نوي فرانسه هم ديده نشده است! اين سالن خالي چه مشكلاتي كه براي مهندسان صداوسيما به‌وجود نياورده!

۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

ستاره‌ای به نام علی کریمی و یک مشکل کوچک سبز!

حمید استیلی هفته قبل در یک برنامه رادیویی درباره بازیکنش علی کریمی گفت که او خیلی عوض شده است و حالا یک الگو برای بازیکنان دیگر است. این موضوع را استیلی تازه فهمیده اما از مدت‌ها قبل، از مصاحبه‌ها و برخوردهای کریمی معلوم بود که چقدر پخته شده. او که به‌تازگی برای حرکتش درمقابل تماشاگران در لیگ برتراز طرف فدراسیون سه میلیون تومان هم جایزه گرفته، نامش در هر بازی در استادیوم آزادی شنیده می‌شود و تماشاگران از او همیشه یاد می‌کنند.
اما اخلاق خوب کریمی تنها دلیل محبوبیتش نیست، بلکه دستبند سبزش در بازی با کره جنوبی بود که باردیگر محبوبش کرد. اما برخلاف مهدوی‌کیا و نکونام که در لیگ‌های اروپایی بازی می کنند، فدراسیون و دولت هرچه توانستند برای کریمی مانع‌تراشی کردند. با آن‌که هرگز به‌طور رسمی اعلام نشد، عملا هیچ باشگاه دولتی حق عقد قرارداد با کریمی را نداشت. حتی پرسپولیس که مدیرعاملش به‌شدت برای جذب کریمی تلاش می‌کرد، قادر به عقد قرارداد با او نشد و حالا باید مدام حرص بخورد! انصاری‌فر که در برنامه نود حاضر شده بود، در پاسخ به جمله فردوسی پور که :"شما هرکاری کردید تا کریمی را در پرسپولیس نگه ندارید!" هیچ جوابی نداشت و تنها به گفتن این نکته که دوست داشت کریمی را در اختیار داشته باشد، بسنده کرد. او هم جرات نداشت بگوید که کریمی یک پرسپولیسی بزرگ است که یک مشکل کوچک دارد: یک مشکل سبز!

۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

آزادی سعید حجاریان و شکست مفتضحانه بخش فرهنگی کودتا!

بعد از پخش دو جلسه‌ای میزگرد سعید حجاریان، معلوم بود که او به‌زودی آزاد خواهد شد. این گمان را شکست سخت بخش فرهنگی کودتاچیان از پخش این میزگردها نشان می‌داد. در واقع نمایش تصویر سعید حجاریان در تلویزیون به‌عنوان یک رسانه فرهنگی، بزرگ‌ترین ضربه به دولت کودتا و کلا ضداصلاح‌طلبان بود. چون عده‌ای که از ماجرای تیرخوردنش در روز روشن و آزادی تروریستش خبر نداشتند، با پخش تصاویر کاملا مطلع شدند. سهم آگاهی جوان‌ها و نوجوان‌ها در این میان قابل توجه بود. حضور سعید حجاریان و وادار کردنش به حرف زدن با آن وضعیت سبب شد نفرت مردم به صداوسیما و حتی مجریش مرتضی حیدری بیشتر و بیشتر شود. به‌نحوی که کسی اصلا به حرف‌های پراکنده حاضران در میزگرد توجه نمی‌کرد و فقط وضعیت جسمانی حجاریان برای مخاطب مهم بود.از اطرافیان‌تان بپرسید توجه کدامیک به بحث علوم انسانی در این میزگرد جلب شده بود! بازی با احساسات مردم هرگز در کشور ما جواب نداده است.
وقاحت در آزار دادن حجاریان حتما با وعده آزادی همراه بوده. از دکور سردستی میزگرد معلوم بود در محیط زندان برگزار شده و چند باری هم صدای افتادن اشیایی بیرون کادر به‌گوش می‌رسید. وعده آزادی چنان همراهان حجاریان را در حرف زدن و پیش‌دستی کردن در ورود به بحث به عجله واداشته بود، که وادار کردن‌شان به حضور در میزگرد دوچندان می نمود. این مورد به‌ویژه وقتی نمایان بود که آن‌ها با اغراق خنده‌داری از شرایط فوق العاده زندان و این‌که هیچ کس وادار به تغییر عقیده‌شان نکرده سخن می‌گفتند.
شروع پخش میزگرد در روز سی و یکم شهریور، به‌گمان موفق بودن آن در اعلام برائت حجاریان و همراهانش از اصلاح‌طلبی و نیز علوم انسانی بود. در واقع آن‌ها فکر می‌کردند روز بازگشایی دانشگاه‌ها دانشجویان و اساتید خوراک خوبی برای بحث درباره بیهوده بودن علوم انسانی خواهد بود. به‌همین دلیل برنامه‌ای که تبلیغش اوایل ماه رمضان پخش شده بود، درست شب قبل از بازگشایی مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها پخش شد!

۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

آیا وزن و عیار طرفداران موسوی با طرفداران احمدی‌نژاد یکسان است؟

هر بار که احمدی‌نژاد از خیل طرفدارانش می‌گوید و خود را نماینده مردم ایران می‌داند و اعلام می کند که مثلا "ملت ایران از حق هسته‌ای خودش نمی گذرد" یا "ملت ایران حق مظلومان فلسطین را می‌گیرد" این نکته به ذهن خطور می‌کند که این ملت موردنظر احمدی‌نژاد که طرفدارانش باشند چه کسانی هستند و چه ویژگی‌های متفاوتی از مخالفانش دارند؟
بی‌تردید وزن و عیار طرفداران موسوی از طرفداران احمدی‌نژاد خیلی بیشتر است. آن‌ها تحصیلکرده‌تر، باهوش‌تر، نخبه‌تر وجوان‌تراز رقیبان‌شان هستند و وجهه‌ای بین‌المللی دارند. اگر طرفداران احمدی‌نژاد را بسیجی‌هایی تشکیل می‌دهند که به‌دنبال پست و پول هستند یا کارمندانی که در پی گرفتن اضافه‌کار و پاداش و مقام در لباس بسیجی ظاهر می‌شوند، مردم سبزپوش هیچ نفع مستقیم و شخصی از طرفداری خود نمی‌برند. از طرفی بارها طرفداران احمدی‌نژاد گفته‌اند که در انتخابات تقلب نشده، بلکه روستائیان ساده دل به احمدی‌نژاد رای داده اند! در واقع تفاوت آرای خاموش احمدی‌نژاد با موسوی همین تفاوت روستایی سیب‌زمینی گرفته، با جوان یا فرد مسنی است که با منطق قوی و سیاسی خود از انتخابات قهر کرده بوده و حالا به صحنه برگشته است.
تفاوت دیگر در جنسیت طرفداران دوطرف است. طرفداران سنتی احمدی‌نژاد مردانی هستند که زنان چادری را با زور به‌دنبال خود به صندوق‌های رای کشانده اند، اما طرفداران موسوی زنانی هستند که مردان‌شان را به جلو هل می‌دهند. در تظاهرات روز قدس زن‌ها اجازه نمی‌دادند مردها لحظه‌ای ساکت بمانند و مدام آن‌ها را وادار به شعاردادن و فعال بودن می‌کردند. به‌جرات می‌توان گفت ذکاوت و دانایی دختران جوان جنبش سبز از هرسه وزیرزن پیشنهادی احمدی‌نژاد به مجلس بیشتر است.آن‌ها به‌درستی شیرزن نامیده می‌شوند.
نکته دیگر سطح تفکر و دید با ظرافت و هنرمندانه طرفداران جنبش سبز است که با چند تکه فیلم بی‌کیفیت گرفته شده از موبایل دنیا را تسخیر کرده‌اند و سبب رسوایی کودتاچیان شده‌اند. به‌طوری‌که کارشناسان هنری دنیا از این هوشمندی و ظرافت حیرت کرده‌اند. درحالی‌که طرفداران احمدی‌نژاد با هندی کم‌ها و دوربین‌های عظیم الجثه‌ای که فیلمبرداران برروی وانت‌ها سوار می کند، تاکنون حتی یک دقیقه فیلم برجسته و قابل تامل از خود ارائه نداده‌اند.
با این وصف آیا وزن و عیار یک طرفدار موسوی به‌اندازه ده طرفدار احمدی‌نژاد نیست؟

۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

حسین شریعتمداری، چقدر بهت گفتیم نان حلال سر سفره‌ات بیار؛ دیدی چی شد؟

دیدی چی شد حسین شریعتمداری؟ پسرت چاقوکش از کاردرآمد! دیروز می‌خواست سید خدا را بکشه!
راست می‌گویند که تره به تخمش می رود، حسنی به باباش: بچه‌های خاتمی وموسوی دکتر و مهندس شدند و پسر تو چاقوکش!

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

سعید قاسمی: در کتاب های درسی هر مقطع تحصیلی فقط 2 خط درباره انقلاب و جنگ نوشته شده!

امروزدومین قسمت گزینش شده از دیدار هنرمندان با رهبر امشب از شبکه یک پخش شد. این بخش ها چنان تکه پاره شده بودند که هنرمندان ارزشی مثل سعید قاسمی از سخنان تلخی گفتند که توسط هنرمندان بیان شده و ما هیچ یک را ندیده بودیم! اما از سخنان گهربار قاسمی که از نوحه خوانی و گریه هم کم نگذاشت، دروغش درباره کتاب های درسی بود که دست احمدی نژاد را از پشت بست. او گفت که "طبق تحقیقات انجام شده" در هر کلاس درسی فقط ۲ خط از انقلاب و جنگ وجود دارد! بعد هم جوگیر شد و عبارت "مقطع تحصیلی" را به کار برد. برای اثبات دروغ گویی این انسان مثلا متعهد، نگاهی به یک کتاب دم دست تان بیندازید. کلاس و مقطعش هم فرقی نمی کند! این درحالی است که سال هاست معلمان از تعدد درسها درباره جنگ و انقلاب و بسیج و امام و خشونت موجود در کتاب های درسی ابراز نارضایتی می کنند.

۱۳۸۸ شهریور ۲۰, جمعه

آقای خامنه ای، از ۸۵ درصد شرکت کننده، ۸۰ درصدشان برای مخالفت با شما و سوگلی تان پای صندوق رای آمدند!

امروز بازهم در نماز جمعه با ذکر این نکته که ۸۵ درصد در انتخابات شرکت کرده اند، از آن به عنوان حمایت از نظام و...یاد شد. انگار آقایان یادشان رقته مردم برای چه قبل از انتخابات بیرون ریختند و حرف از تغییر زدند. اگر مردم مطالبه ای نداشتند که کسی به خیابان نمی ریخت. فراموش نکنید که همه به صندوق ها آمدند تا نفرت نهفته شان به احمدی نژاد و حامیانش را نشان دهند.

برای اولین بار در نمازجمعه امروز رهبر خاتمی را مورد خطاب قرار داد

برای اولین بار در نمازجمعه امروز رهبر خاتمی را مورد خطاب قرار داد و به «ده سال گذشته» و «به موزه سپردن امام و انقلاب و کارهایی که تلاش شد بکنند» اشاره کرد که اشاره صریحی بود به دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، یار و یاوراصلی میرحسین موسوی. خامنه ای که قبلا بارها از بی طرفی خود و حمایت از همه رئیس جمهورها سخن گفته بود، این بار عنان از کف داد و انتقامش از خاتمی به عنوان محبوب ترین رئیس جمهور تاریخ ایران را گرفت. به این ترتیب او به گروه های فشار و قوه قضائیه -که البته هردو از یک جنسند- فرمان داد رعایت حال خاتمی را نکنند. همچنین به عزل رئیس جمهور بنی صدر اشاره کرد و بعد از عزل مقامات بالاتر هم گفت که منظورش آیت الله منتظری بود. بعد هم گفت که نظام حق دفاع از خودش را دارد و این غلط است که عده ای فکر می کنند نظام چون قدرت و حاکمیت دارد، نباید از خودش دفاع کند.
رفتار حاضران در نماز جمعه هم در نوع خودش جالب بود: هنگامی که رهبر از دوستی و تفاهم می گفت ساکت بودند و وقتی او از رفتار تند و برخورد می گفت، با همه توان فریاد تکبیر سر می دادند.

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

شاهکار جدید احمدی‌نژاد در آخرین جلسه رای اعتماد: به دولت نمره 21 بدهید!

امروز در جلسه آخر رای اعتماد دولت دهم، حرف‌های پایانی را احمدی‌نژاد زد که در نوع خود بی‌نظیر بود. احمدی‌نژاد که یک‌بار هم روز اول پشت تریبون رفته بود و از این‌که با نمایندگان در مورد بعضی وزرا مشورت نکرده بوده عذرخواهی کرد، این بار گفت: شنیده‌ام نمایندگان به دولت نمره 20 داده‌اند؛ 21 هم بدهند در این معادلات جای دوری نمی‌رود! بعد هم از تعامل دولت و مجلس و لزوم جلسه‌های هفتگی خصوصی بدون دوربین و بلندگو گفت. یک رای 21 نفری یک‌دست شما،هم مشتی به‌دهان دشمن است، هم مقام رهبری را خوشحال خواهد کرد!
جالب است بدانید همین احمدی‌نژاد چند هفته قبل در مصاحبه‌ای تلویزیونی با صراحت گفت که اصلا قانونی وجود ندارد که دولت باید برای تعیین وزیر با مجلس مشورت کند و اصلا این گلایه نمایندگان را قبول ندارد.

از" حزب‌اللهی بی‌عرضه" تا "پاداش پیروزی انتخابات" (ناگفته‌های جلسه‌های رای اعتماد مجلس)

اول این‌که آب دست‌تان است زمین بگذارید و گوش بدهید به شبکه رادیویی فرهنگ یا بنشینید پای شبکه خبر. چون تنها وقتی که مجلس شنیدن دارد، همین یک هفته‌ای است که نمایندگان برای رای اعتماد پته همدیگر را روی آب می‌ریزند و خودشان را به مردم می‌شناسانند. حیف که این جلسه‌ها دم انتخابات مجلس نبود، وگرنه همه‌شان مترقی و مردمی می‌شدند. جالب است که امسال در این جلسه‌ها وزرای پیشنهادی اصلا جواب مخالفان را نمی‌دهند، چون مثل آجرلو یک نطق از پیش آماده را می‌خوانند و بس؛ انگار که از قبل می‌دانند رای خواهند آورد! دیگر این‌که همه نمایندگان موافق وزیران پیشنهادی حرف‌شان را با آیه‌های مفصل قرآن وذکر مقام معظم رهبری و صلوات شروع می‌کنند، درحالی‌که نمایندگان مخالف سریع به اصل مطلب می‌روند! نکته جالب دیگر هجوم اعتراض آمیز نمایندگان به سمت نمایندگان مخالف برای ترساندن بقیه است. در مقابل، همه نمایندگان موافق و وزیران پیشنهادی با فریادهای احسنت احسنت همراه است که به جوسازی شباهت دارد! نمایندگان موافق به تجربه عظیم وزرای قبلی در چهار سال کارشان اشاره می‌کنند و در مورد بی‌ارتباط بودن مدرک و کار قبلی وزیر با وزارت پیشنهادی، می‌گویند"اگر ایشان مرتبط نیستند، پس چه کسی مرتبط است؟" آخرهر نطق هم همه موافقان می گویند با توجه به وضعیت بسیار حساس کشور و توصیه مقام معظم رهبری باید به وزرا و کابینه رای مثبت بدهیم!
محیط البته کلا دوستانه به‌نظر می‌رسد. همه شعر می‌گویند و می‌خندند. یکی از مخالفان وزیر پیشنهادی کار بعد از کلی انتقاد از برنامه شیخ الاسلامی، در پایان برایش در پست جدید آرزوی موفقیت کرد! البته بعد از آن مثل بقیه نمایندگان از وظیفه دشوار نمایندگی گفت.
1- اولین نکته‌ای که همه جا سانسور شد، نماینده موافق وزیر راه بود که گفت متاسفانه برخی از سوابق انقلابی ایشان می‌پرسند. آیا ما دنبال "حزب‌اللهی بی‌عرضه" هستیم؟! ذکر این اصطلاح سبب دلخوری و تذکر لاریجانی شد که این اصطلاح را دیگر از کجا آورده اید؟!

2- یکی از نمایندگان پرسید که آیا آقای وزیرپیشنهادی محترم ارشاد تابه‌حال سینما رفته اند؟!

3-در مورد نماینده وزارت صنایع نماینده موافق چنان از جوانی و چابکی وزیر پیشنهادی صحبت می‌کرد که انگار قرار است در مسابقه اسب سواری شرکت کند! نماینده مخالف هم همین جوانی را نشانه بی‌تجربگی و وضع اسف‌بار صنعت کشور خواند و به نزدیکی‌های قومی و فامیلی اشاره کرد(می‌دانیم که وزیر صنایع خواهرزاده احمدی‌‌نژاد است.)
4-نماینده مخالف دانشجو جمله زیبایی را بین کلامش گفت که: "آیا پاداش پیروزی در انتخابات رئیس جمهور به آقای دانشجو را باید دانشجویان بپردازند؟!" بعد هم به مدرک مبهم دانشجو و این‌که حتی نام دانشگاهی که در ایران به ایشان مدرک داده را نمی‌دانیم، اشاره کرد. نماینده موافق هم شاهکار زد و گفت که آیا اصلا مدرک آقای دانشجو مهم است یا این‌که ایشان در انگلستان به‌خاطر فرمان امام به زندان رفته؟!
5-انصاری به‌عنوان مخالف وزیر کشور هم به‌طرز جالبی اشاره کرد که انتخاب یک نظامی فضا را نظامی می‌کند و پیام می‌دهد به جامعه. که همین حرفش ناگهان مجلس را به هیاهو کشاند! البته احمدی‌نژاد هم قبلا گفته بود که اگر اینطور است، خود لاریجانی رییس مجلس هم سپاهی بوده!
6-یکی از مخالفان وزارت دفاع ناگهان از روی صندلیش اعلام کرد به‌دلیل عصبانیت اسرائیل از وزیرشدن نجار، تبدیل به موافق شده. (حیف که کسی جرات نداشت بگوید پس تشویق و تمجید وزیر دفاع اسرائیل از احمدی‌نژاد حالا چه معنایی دارد؟!)
7-سابقه جبهه وزرای پیشنهادی مشکلاتی را پیش آورده: وزیر دفاع حتی یک روز سابقه فرماندهی در جبهه نداشته و در پشتیبانی و پشت جبهه حضور داشته. نماینده موافق علی‌آبادی رکورد دروغگویی را شکست و از زحمات جنگی
علی‌آبادی را که هرگز در جبهه نبوده تشکر کرد. بعد هم از زحمات او در گرمای جنوب و سرمای شمال تشکر کرد! نماینده موافق دیگری اظهار کرد که اگر علی‌آبادی نبود، بخشی از خاک کشور را از دست داده بودیم! جالب است بدانید علی‌آبادی هرگز از مدیریت کل وزارت راه و معاونت چندساله عمرانی شهرداری تهران فراتر نرفته بوده، اما احمدی‌نژاد از همان شهرداری به او قول وزارت داده بوده! این اغراق‌ها چنان مضحک بودند که حتی خود علی‌آبادی هم در نطقش به آن‌ها اشاره‌ای نکرد!

بايگانی وبلاگ

Free Blog CounterFMN
Free counter and web stats