باز هم دروغ های وقیحانه 20.30!

من از دوبرنامه و مجریانش حالم به هم می خورد: یکی برنامه دیروز امروز فردا که مجری آدم فروشش از اول تا آخر برنامه مهمان را وادار به فحش دادن به جنبش سبز می کند و دیگری برنامه 20.30 که تنها رسانه کثیف تر از کیهان است! متاسفانه این برنامه ها را معمولا با عذاب می بینم تا نکته هایش را دربیاورم. مثل امشب و دو نکته 20.30. 

امشب مجری برنامه با شوق و ذوق گفت که وکیلی راد که به اشتباه بازداشت شده بود، وقتی فرانسوی ها به اشتباه شان در قاتل بختیار شمردنش پی بردند، تبرئه و آزاد شد! او نگفت که جرم وکیلی راد در فرانسه محرز بوده و فقط و فقط طبق قانونی که اجازه می دهد مجرم زندانی بعد از گذشت دو سوم مهلت حبس طبق نظر قاضی آزاد شود، از زندان بیرون آمده. آیا 20.30 جرات بیان حقیقت را دارد یا می خواهد تا آخر حیاتش با دروغ مردم را فریب دهد؟

نکته دوم جایی بود که خبرنگار این لجن نامه 20.30 از وزیر کودتاچی ارتباطات پرسید که آیا دکل های غیرقانونی بی تی اس برای مردم ضرر دارند یا نه! این یعنی احمق فرض کردن و منحرف کردن سوال اصلی که این است: تاثیر پارازیت های خانه خراب کن بر جان و سلامت مردم چیست؟ اما از آنجا که از نظر وطن فروشان 20.30 اصلا پارازیت در ایران وجود ندارد، بزرگ ترین دغدغه شان فقط دکل های بی تی اس است!

آقای دایی، مربی گری کمی تیزهوشی هم می خواهد!

پیش از گل پرسپولیس، علی دایی تصمیم گرفت به دلیل کم کاری، علی عسگر را به جای به زمین بفرستد. بنابراین بعد از گل پرسپولیس هم بی توجه به موقعیت احتمالی سراسر حمله سپاهان بعد از گل این تعویض کلیشه ای را انجام داد. بعد از گل پرسپولیس سپاهان کاملا باز شد و سراسر حمله باعث شد حفره بزرگی در دفاعش ایجاد شود. اما تنها مهره سرعتی پرسپولیس که زارعی بود، با تعویض اشتباه علی دایی روی نیمکت بود و کلی ضدحمله پرسپولیس بی نتیجه ماند. معمولا مربیان بعد از زدن گل در تعویض خود تجدیدنظر می کنند و دست نگه می دارند، اما علی دایی با بی تجربگی خود پرسپولیس را از یک برد پرگل محروم کرد.از فورواردهای کند و قدرنشناس پرسپولیس هم در ضدحمله های متعدد این تیم کاری برنیامد. اینطورمواقع البته مشاوران خوب بسیار مفید خواهند بود.

حاشيه های سخنراني احمدي نژاد در سازمان ملل!

احمدی نژاد که هميشه مترجم بخت برگشته سازمان ملل را با دعای طولانی عربي آغازین فرج گیج می کرد، امشب در سخنرانی خود چند شاهکار دیگر هم داشت. او از بين شاعران بزرگی مثل فردوسی و سعدی ناگهان از "وحشی بافقي" هم نام برد. او که به مثابه دزدی که هنگام فرار فریاد می زند "دزد را بگیريد"! همه کشورهای غربی را به داشتن سلاح و تهدید بودن برای جهان متهم می کرد، وقتی از حضور این کشورها در آژانس و شوراي حکام مي گفت، ناگهان گفت:"یک ضرب المثل ایرانی می گوید چاقو دسته خودش را نمي برد!"

احمدی نژاد که در شهرستان ها اوباما را يک کابوی قلدر مي خواند، در امریکا با پاچه خواري چندش آوري گفت:"از جناب آقای اوباما، رییس جمهور محترم امریکا دعوت می کنم..." و دورویی و عدم صداقت معروف و ترس خود از امریکا را همزمان نشان داد. 

نکته جالب دیگر اين سخنرانی که در سطح وزرای خارجه برگزار می شد و حضور یک رئیس جمهور در آن مضحک می نمود، نوع پخش تلویزیونی آن بود که برخلاف گذشته کارگردانش اجازه داد دوربین از نماهای بسته سخنران گاه خارج شود. در نماهای جذاب سالن سخنرانی، خروج سالن به نمایش درآمد، صندلی های خالی به نمایش گذاشته شد و در پایان به عنوان یک نقطه اوج، دست زدن های اغراق آمیز هيات پرجمعیت ایرانی در مقابل سکوت سالن، هنر کارگردان را کامل کرد!