۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

حرف‌های مهم پروفسور شجاعی درباره حذف یارانه‌ها (VOA)

روز شنبه پروفسورسیامک شجاعی، رئیس دانشکده بازرگانی دانشگاه کنتی کت در برنامه دو روز اول صدای امریکا حرف‌های جالبی درباره حذف سوبسید و هدفمندکردن یارانه ها زد. او گفت:" از این طرح کسانی مثل استادان دانشگاه ، معلمان و کارمندها که حقوق ثابت می‌گیرند بیشترین ضربه را می‌خورند. با طرحی که دولت دارد، قیمت بنزین می‌شود حدود 750 تومان و این قیمتی است که من در امریکا بنزین می‌خرم. در حالی که حقوق من چهارده میلیون تومان است و حقوق معلم و کارمند و استاد ایرانی به زحمت یک میلیون تومان! سلمانی در نیویورک 30 دلار است و در تهران ده هزار تومان. آیا باید قیمت سلمانی را در ایران به 30 هزار تومان برسانیم؟! نکته دیگر این‌که یرای من پایه و اساس محاسبه قیمت بنزین توسط معلوم نیست. نفتی که در ایران 15 دلار استخراج می‌شود؛ در خارج 85 دلار فروخته می‌شود. کدام قیمت را باید مبنای محاسبه قرار داد؟ اگر فردا قیمت نفت شد 140 دلار، آن‌وقت دولت با قیمت بنزین چه خواهد کرد؟ همین‌طور درمورد دلار. اصلا چه‌کسی گفته که دلار باید 1000 توان باشد؟ وقتی درآمد نفت از 40 میلیارد دلار به 80 میلیارد دلار رسید، چرا قیمت دلار 500 تومان نشد؟ اگر همین رقم را درقیمت‌های جهانی کالاها ضرب کنیم، می‌بینیم که دولت نه تنها یارانه نمی‌دهد، بلکه مردم چندبرابر قیمت واقعی سوبسید می‌دهند!
دولت احمدی‌نژاد با کسری بودجه شدید و خزانه‌ای خالی روبروست و مراجعه هرروزه به بانک مرکزی برای چاپ اسکناس بدون پشتوانه هم برایش ممکن نیست. پس با طرح یارانه‌ها می‌خواهد از مردم به‌طور غیرمستقیم مالیات بگیرد. بخشی از این مالیات را دولت به آدم‌های بیکار وابسته به خودش می‌دهد که برای مقاصد سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرند. از طرفی به‌دلیل تحریم‌ها، کشور با عدم سرمایه گذاری در بخش نفت و کاهش تولید تا میزان هشت درصد روبروست. پس با کاهش مصرف داخلی، می‌تواند صادراتش را افزایش بدهد.
بزرگ‌ترین یارانه‌ای که دولت احمدی‌نژاد پرداخت کرده، به دولت چین بوده است: انواع و اقسام کالاهای بنجل را با دلار 1000 تومان وارد کشور کرده تا کارخانه‌های چینی به تولیدشان ادامه بدهند و کارخانه‌های داخلی ورشکست شوند!
کاش احمدی‌نژاد به‌جای نفی هلوکاست در سازمان ملل می‌گفت که ما یارانه را قطع نمی‌کنیم، تا روزی که پول‌مان قابل تبدیل به پول اروپا و دلار امریکا شود. سوبسید یک بیماری نیست و در تمام دنیا پرداخت می‌شود. عدم پیشرفت مذاکرات درتجارت جهانی اصلا به‌دلیل همین پرداخت زیاد سوبسید به بخش کشاورزی است که امریکا و اروپا برسر این‌که کدامیک باید اول سوبسید را کم کند با هم اختلاف دارند! نه فقط سوبسید مستقیم، که از طریق پرداخت‌های مالیاتی هم سوبسید بیشتری می‌دهند. دولت چین که تازه هم وارد اقتصاد جهانی شده، اعلام کرد به مردمش برای تعویض یا خرید لوازم خانگی 10درصد سوبسید می‌دهد! دویت امریکا هم اخیرا به هرکسی که توان تعویض اتومبیلش را داشت، 4500 دلار سوبسید داد که بیش از دو میلیارد دلار شد. بزرگ‌ترین شرکت مواد غذایی امریکا درحال حاضر میلیاردها دلار از دولت امریکا سوبسید می‌گیرد. سوبسید نه تنها برای مصرف‌کننده، که برای تولید هم مفید و ضروری است."

۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

پاسخ دندان‌شکن خامنه‌ای در مورد عملکرد بد صداوسیما به دانشجوی معترض!

آقا با اشاره به این سوال كه «آیا صدا و سیما وضعیت واقعى كشور را نشان می‌دهد؟» پاسخ گفتند «نه، ناقص نشان می‌دهد. خیلى پیشرفت‌هاى برجسته و بزرگ هست كه صدا و سیما نشان نمی‌دهد. دلیلش هم این است كه شما مجموعه‌ى مرتبط با حوادث گوناگون، از خیلى از حقائق كشور و پیشرفت‌هاى كشور مطلع نیستید؛ نقص صدا و سیماى ماست.(عینا به نقل از سایت خامنه‌ای)

۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

مجید جلالی: سرماخوردگی در کار نبوده، استقلال اهوازی ها دوپیگ کرده بودند!

دیشب با حرف‌های مجید جلالی درباره دوپینگ تیم استقلال اهواز که در مصاحبه مطبوعاتی بعد از بازی تیمش با پاس زده شد، لیگ برتر فوتبال وارد مرحله جدیدی شد. آخرین بار که چنین اتهامی به یک تیم زده شد، بازی ملوان با پرسپولیس در ورزشگاه آزادی بود که بعد از بازی محمد احمدزاده اعلام کرد بازیکنان پرسپولیس شرایط عادی نداشتند! اما حرف‌های جلالی متفاوت است. جلالی که به "آقا معلم" مربیان ایران معروف است، ناگهان بعد از باخت سه بر یک دیروز مقابل پاس همدان از دوپینگ تیمی نام برد که بازیکنانش به روایت‌های مختلف، به بهانه سرماخوردگی، تزریق واکسن آنفولانزای خوکی و دچار بیماری آنفولانزا شدن در بیمارستان هستند. منظور جلالی تیم استقلال اهوازبود که در بازی قبلیش مقابل فولاد خوزستان یک بر یک مساوی شده بود و دیروز به دلیل در اختیار نداشتن بازیکنانش تقاضای تعویق بازی با ملوان را داشت که مسئولان لیگ برتر با آن موافقت نکردند. ماجرای آزمایش دوپینگ هم در فوتبال ما همواره هیجان انگیز بوده: آخرین بار چندسال قبل علی منصوریان که به اتاق آزمایش دوپینگ در استادیوم آزادی فراخوانده شده بود، با شکستن شیشه اتاقک آزمایش اجازه گرفتن تست را نداد! اما این بار کسی این بحث را مطرح کرده که حرفش حرف است. گرچه که وضعیت تیم ته جدولی استقلال اهواز و نبود حتی یک یرد در کارنامه‌اش هر مربی دیگری را هم عصبی می‌کرد و به واکنش وامی‌داشت. طی هفته اخیر بیماری بازیکنان استقلال اهواز - به‌خصوص میلاد میداودی که به‌قول خودش تاسرحد مرگ پیش رفته بوده -موضوع داغ خیلی از مطبوعات ورزشی بوده، اما مسئله دوپینگ اولین بار است که در این مورد مطرح می‌شود.

۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

آقای مرتضی حیدری، شما درباره قبر چه کسی گزارش می‌فرستید؟

آقای حیدری، بعد از فراری دادن خبرنگار جیره‌خوار و نان به نرخ روزخوری به نام کامران نجف‌زاده، انگار شما را هم به امریکا فراری داده اند تا ازدست مردمی که رویتان نمی‌شود بعد از افتضاح میزگرد اوین با حجاریان به چشمان‌شان نگاه کنید، راحت شوید! امیدوارم شما هم به سرنوشت نجف زاده دچار شوید که بعد از چند ماه زندگی هراس آور از ترس سبزها، گزارشش را درباره قبر ویکتور هوگو فرستاد!

۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

چرا احمدی‌نژاد و دولت کودتا حق ندارند درباره 13آبان و تسخیر سفارت امریکا نظر بدهند؟

به این فکر کرده اید که چرا احمدی‌نژاد و دولت کودتا حق ندارند درباره 13آبان و تسخیر سفارت امریکا نظر بدهند؟ چون:

یک- احمدی‌نژاد کسی بود که در سیزدهم آبان 1358 با تسخیر سفارت امریکا مخالفت کرد و گفت که نباید با امریکا کاری داشته باشیم و باید سفارت روسیه را گرفت. بازی روزگار را ببین که حالا همین آدم شده نوکر دست به سینه روسیه!

دو- افرادی مثل محسن میردامادی و محسن امین‌زاده که سران دانشجویان خط امام بودند، توسط دولت کودتا زندانی شده‌اند. دیگرانی مثل ابراهیم اصغرزاده و عباس عبدی هم که خانه‌نشین شده‌اند.
سه- تنها رئیس جمهوری که برای دیدن رئیس‌جمهور امریکا در دوران یک جمهوری خواه جنگ طلب به نام جرج بوش تقاضای ملاقات حضوری کرد و بعد از آن هم از یک دمکرات دوآتشه تقاضایش را تکرار کرد، احمدی‌نژاد است. البته او در شوی لری کین هم با خواری و خفت از اوباما گله کرد که "ما از همه دنیا انتظار داشتیم، اما از آقای اوباما انتظار نداشتیم...". به نظر شما چنین فردی حق اظهارنظر درباره تسخیر سفارت امریکا را دارد؟

۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

آقای احمدی نژاد، احیانا اسم فروشگاه "هایپر استار" را شنیده اید؟

چون حافظه شما ضعیف است، باید حرف های سال ۱۳۸۵ شما را به یادتان بیاورم که به طرفداری از بازار و برای کوبیدن کرباسچی به عنوان موسس، ، شهروند و رفاه را می کوبیدید و کارشان را اخلال در اقتصاد کشور می دانستید؟!
شما می گفتید:«ما می ‌دانيم شما از چه چيزی عصبانی هستيد و علت عصبانيت خود را نمی ‌گوييد، ولی می ‌آييد و می ‌گوييد كه اين دولت واگذاری نمی ‌كند. كسانی كه در زمان خود اجازه نمی ‌دادند كه مردم بقالی داشته باشند و می گفتند كه بايد فروشگاه ‌های زنجيره‌ ای دولت
ايجاد شود و مردم از اين فروشگاه‌ های زنجيره‌ ای وسايل مورد نياز خود را بخرند، حالا مدعی شده ‌اند.
حالا که دیگر کسی عصبانی نیست جز خود شما، اماراتی های مدعی جزایر ایرانی و خلیج العربی، آزادند اینجا فروشگاه راه بیندازند و اقتصاد کشور و بقالی ها را دچار مشکل کنند!

۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

دستاوردهای دربی 67 برای جنبش سبز

شاید عده‌ای خشم تماشاگران از بازی بی‌تفاوت دو تیم را که منجر به شعارهای " تبانی، تبانی" و یا "فوتبال با سیساست نمی‌خواهیم" را دستاورد بزرگ حضور هواداران جنبش سبز در استادیوم بدانند. اما دستاورد عظیم‌تر دربی 67 چیز دیگری بود که در شعارهای " یاحسین/میرحسین " تجلی بیشتری داشت و اصلا از همین شعار بود که رسیدند به شعارهای یک‌دست دیگر. درواقع یکی از خلاء‌های بزرگ جنبش که از آن به‌عنوان فاصله قشر تحصیلکرده آن با عامه مردم، ورزشکاران و ورزش‌دوستان بود، امروز پر شد و این دستاورد کمی نیست. اگر تا دو سه هفته پیش کسی جواب " یا حسین " سبزها را در استادیوم نمی‌داد، امروز همه هواداران دو تیم با هم متحد شدند و شعارهای مردم به سمتی هدایت شد که مزدک میرزایی، گزارشگر دربی هم لفظ "ساخت و پاخت" را برای این مسابقه به‌کار برد. درست است که مثل همیشه جنبش سبز بهای حرکتش را با دستگیری چند نفر پرداخت، اما این یک‌دست شدن هواداران استقلال و پرسپولیس در دربی که برای اولین بار در تاریخ ایران رخ داد، پیروزی بزرگی برای سبزها بود. به‌این ترتیب ورزشگاه‌ها و تماشاگرانی که قبلا به هواداران جنبش سبز با تعجب نگاه می‌کردند، به‌ همراهی با آن‌ها پرداختند. یادمان نرود که دویدن سربازان نیروی انتظامی به‌سوی تماشاگران روبروی جایگاه در پس زمینه تصویر گزارش زنده بازی، خود یک افتضاح برای صداوسیما در پخش مستقیم بازی بود. شاید همراهی کارگران و اتحادیه‌های کارگری به‌عنوان دستور کار بعدی بتواند جنبش را همه‌گیرتر به پیش ببرد.
Free Blog CounterFMN
Free counter and web stats