۱۳۸۷ شهریور ۸, جمعه

چه شد كه اين بار افشین عصبانی شد؟

بعد از بازی با ذوب‌آهن حرف‌های افشین قطبی خیلی تعجب‌آور بود. از وقتی افشین هدایت تیم قرمز را به عهده گرفته، یادمان نمی‌آید بعد از یك بازی این‌طور عصبانی شده باشد و كار را به مدیریت ضعیف باشگاه كشیده باشد. حتی پارسال وقتی استیلی با بازيكنان دست به يكي كرد و در اهواز كاری كرد كه بعد از خوردن چهار گل بازیكنان بی‌خیال در زمین راه می‌رفتند و افشین از حركات‌شان پوزخند می‌زد، بعد از بازی این‌طور عصبی حرف نزده بود. درست است كه او بعدا در مصاحبه‌ای گفت كه تیمش به یك شوك نیاز داشت و حرف‌هایش از سر گله‌گذاری نبوده است، حرف‌هایش برای مطبوعات بیشتر شوك‌آور بود تا قرمزها! چه چیزی بعد از بازی با ذوب‌آهن تغییر كرده بود؟ واقعیت این است كه افشین به عنوان یك بازی‌خوان درجه یك كارهایی با پرسپولیس كرده كه هیچ مربی دیگری در ایران جراتش را نداشته. نمونه‌اش همین فرستادن كریم باقری به خط حمله كه به نظر كارشناسان احتمالا بهترین گلزن فصل خواهد بود. اگر یادتان باشد، پارسال در بازی با استقلال اهواز او پنج دقیقه مانده به آخر بازی یك مدافع را بیرون كشید و فرهاد خیرخواه را به جایش به نوك حمله فرستاد. بلافاصله خیرخواه یك پاس طلایی داد و پرسپولیس بازی را برد. فیروز كریمی كه از حركت قطبی گیج شده بود، در برنامه نود گفت كه حرف‌های افشین درباره تعویضش چیزی است كه در ایران به آن "خالی‌بندی" می‌گویند. اما به تدریج تعویض‌های قطبی و عوض كردن نتیجه در دقایق آخر به یك شگرد در كارش تبدیل شد. امسال هم وقتی پرسپولیس بازی یك هیچ باخته به پاس را سه بر یك برد، افشین خوشحال به رختكن رفت. اما در دو بازی اخیر اتفاقاتی افتاد كه حربه‌های آنالیزور بزرگ فوتبال جهان زیر سوال رفت: در بازی با ملوان وقتی بازی دو بر یك برده را پرسپولیس مساوی كرد، قطبی ازصحنه مشكوك پنالتی در انزلی گفت و خودش را خالی كرد. اما بعد از بازی با ذوب‌اهن باید چه می‌كرد؟ دیگر نه پنالتی مشكوكی در كار بود و نه بازی در زمین حریف برگزار می‌شد كه جایی برای دلخوشی مانده باشد. پس افشین بعد از مدت‌ها كم آورد و حرف‌هایی را زد كه به‌عنوان یك الگوی جدید مربیان لیگ برتر – نگاه كنيم به حرف‌هاي امير قلعه نويي درباره بازي كردن "بين‌المللي " و" قول قهرماني صد درصد " تيمش كه چقدر تقليد از قطبي است - نباید می‌زد. قطبی یك مربی بسیار مغرور است. در لیگ فصل قبل وقتی نیكبخت به او توهین كرد فكر می‌كرد به عنوان یك فوروارد آماده افشین نمی‌تواند كنارش بگذارد. اما دیدیم كه او بازی‌های آخر فصل را روی نیمكت نشست و پرسپولیس با جابجایی‌های عجیب و غریب قطبی از همیشه بهتر بازی كرد. در بازی با ذوب‌اهن هم نیكبخت به دلیل حرف‌هایی كه سرتمرین به قطبی زده بود، نیمكت‌نشین بود و اتفاقا یك‌بار دیگر پرسپولیس خوب نتیجه می‌گرفت كه افشین تركیب را با آوردن نیكبخت عوض كرد و این بار همه چیز به نفع ابراهیم‌زاده شد تا نشان بدهد سال‌ها دستیاری در سپاهان یادش داده چطور از اشتباهات حریف استفاده كند. و البته برای افشين همين حركت ابراهيم‌زاده و ضربه‌خوردن از جايی كه به همه می‌زد، گران تمام شد.

۱۳۸۷ مرداد ۲۱, دوشنبه

ایران تنها كشوری‌ست كه به ورزشكاران حذف شده‌اش بیش از طلاگرفته‌ها جایزه می‌دهد!

بازهم یك حركت مضحك دیگر برای ورزش كشور دردسر آفرید و مسابقه ندادن شناگرمان محمد علیرضایی با یك اسراییلی سبب شد ایران در آستانه تحریم از المپیك قرار بگیرد. برای جبران مافات هم مرادی رییس فدراسیون شنا ورزشكار را به دل‌درد، سردرد، فتق، كمردرد و خلاصه هرچه درد و مرض در دنیا هست دچار كرده و حتی صحبت از عمل جراحی علیرضایی در تهران هم به‌میان آمده! به راستی پشت این تحقیر ورزشكاران اسراییلی – در حالی‌كه اسفندیار رحیم مشایی با وقاحت و تظاهر از دوست داشتن مردم اسراییل می‌گوید – چه تفكر پليدی نهفته است؟ غیر از این است كه نفرت دیگر كشورها از ما را بیش از پیش می‌كند؟ انگار اصل جوانمردی و ورزشكاری و اصلا هدف از آمدن به المپیك را نفهمیده‌اند. آن پنج قاره‌ای كه به شكل پنج حلقه تودرتو به عنوان آرم المپیك به‌نمایش درمی‌اید، برای قشنگی و حظ بصری نیروهای امنیتی همراه ورزشكاران ایرانی به‌نمایش درنیامده‌ند. بلكه پیام عمیقی از دوستی و محبت پنج قاره را باهم دارند.
برخلاف نظر علی كفاشیان كه به عنوان دبيركمیته المپیك معتقد بود در ورزش گروهی می‌شود یك ایرانی كنار یك اسراییلی قرار گیرد، روزنامه كیهان و حراستی‌های همراه تیم ملی معتقد بودند مسابقه با یك اسراییلی كه در میان هفت رقیب دیگر یك شناگر در خط خودش مسابقه می‌دهد به معنی به رسمیت شناختن رژیم اسراییل است! نمی‌دانم این تفكر احمقانه از كجا به ذهن معیوب آنها خطور كرده كه مسابقه با یك ورزشكار یعنی ما آن كشور را به رسمیت می‌شناسیم. به‌رسمیت شناختن یك كشور مراحل و انواع خاصی دارد كه در عرف دیپلماتیك از پیچیده‌ترین تصمیمات سیاسی است. حتی در زمان شاه هم رژیم ایرن به‌صورت " دو فاكتو " اسراییل را به‌رسمیت شناخته بود. مثلا حتی حالا كه دولت سوریه با اسراییل جلسات متعددی را رودررو برگزار كرده، كسی نمی‌گوید سوریه اسراییل را به رسمیت شناخته است. متاسفانه ورزش و سیاست ما در دست كسانی افتاده كه نه از ورزش چیزی می‌دانند و نه از دیپلماسی و حقوق بین‌الملل.
حرف آخر اینكه اگر واقعا عقل و درك اسراییلی‌ها هم در حد تفكر عقب‌مانده دولت ما بود حتما برای نابود كردن دو مدال طلای مسلم ایران در وزنه‌برداری یك اسراییلی سنگین‌وزن را به وزن حسین ضازاده می‌فرستادند! صحبت رضازاده شد كه گویا یكی از گله‌هایش همین بوده كه چرا به ورزشكار حذف شده بیش از قهرمان جهان در یك رشته می‌دهند. نمونه‌اش هم آرش میراسماعیلی كه وقتی چهارسال پیش به جودوكار اسراییلی خورد و مبارزه نكرد، علاوه بر صدمیلیون تومانی كه به ورزشكاران طلاگرفته دادند، به مناسبت‌های مختلف هم تشویقش كردند و به او جایزه‌ها دادند! معلوم است كه علیرضایی هم از همین‌حالا در تب‌وتاب جوایز مختلف می‌سوزد. البته بعد از عمل‌های جراحی كه فدراسیون شنا وعده انجام‌شان را برروی او داده! یادمان باشد كه علیرضایی از جمله ورزشكارانی بود كه بدون رسیدن به ركورد المپیك و به یمن " كارت سفید " به المپیك پاگذاشته بود. بخت كه می‌گویند یعنی همین. نوش‌جانش! ولی انصاف اين است كه اگرنه نصف، كه يك سوم جايزه‌ها يش را به حريف اسراييلی بدهد كه اينقدر حضورش خوش‌يمن بوده!

۱۳۸۷ مرداد ۱۷, پنجشنبه

تبریك به همه: نفت ارزان شد و مشكلات اقتصادی تمام!

با سقوط قیمت نفت همه ایرانی‌ها باید از خوشحالی با دم‌شان گردو بشكنند! از زمان روی‌كار آمدن احمدی‌نژاد، نفت در جهان قیمتی صعودی داشته است كه البته حرف‌های بی‌حساب و كتاب خود او در این بین بی‌ارتباط با این افزایش نبوده‌است. گفته می‌شود خودش در هیات دولت گفته است: " نگران پایین آمدن قیمت نفت نباشید. هروقت خواست پاین بیاید یك حرفی می‌زنیم تا بالا برود! " این افزایش البته تاحدی به ایران مربوط می‌شود؛ به خصوص در سال 2008 به دلیل جدال لفظی میان ایران و اسراییل و تهدید دو كشور به حمله و تهدید ایران به بستن تنگه هرمز شرایط را جنگی كرد. اما نه آنقدر كه احمدی‌نژاد فكر می‌كند اینقدر آدم مهمی شده كه حرف‌هایش دنیا را تكان بدهد! اما این افزایش قیمت‌ نفت كه بودجه را بالا برد و موجودی حساب ذخیره ارزی را بالا برد تا بعد و در خفا دولت خالیش كند، یك خاصیت دیگر هم داشت: هروقت كسی از تورم حرف می‌زد، رییس‌جمهور جواب می‌داد: " مگر نمی‌بینید قیمت نفت گران شده؟ خوب همه دنیا در گرانی است و یكی هم ما! " كار به جایی رسید كه مصاحبه‌گر بی بو و خاصیت تلویزیون هم به ‌صدا درآمد و گفت: " یعنی شما می‌فرمایید گران شدن نفت به ضرر ما تمام شده؟ " كه احمدی‌نژاد با وقاحت تمام رو به دوربین كرد و گفت " بله، حتما! تازه قیمت مواد غذایی هم گران شده. " بعد هم اخبار تلویزیون پرشد از خبرهای ناقص و سروته زده ای از بدبختی مردم در مصر و آفریقا و گران شدن مواد غذایی در اروپا و اعتراض مردم و... استدلال احمدی‌نژاد یعنی گران شدن تخم‌مرغ مرغداری اصغرآقا و گران شدن گوشت گوساله دامداری حسن آقا به بالا رفتن قیمت نفت و افزایش قیمت مواد غذایی مربوط می‌شود! در حالی‌كه مظاهری هفته قبل اعلام كرد كه تنها سه‌درصد از تورم كشور ما به اقتصاد جهانی مربوط می‌شود.
خوب حالا نفت ارزان شده و به زیر 120 دلار و شاید به زیر 100 دلار هم برسد و از تهدیدهای توخالی و بی‌محتوای احمدی‌نژاد هم كاری برنمی‌آید. طبق استدلال او لابد حالا باید قیمت‌ها در ایران به شدت پایین بیاید. در مورد قیمت مواد غذایی هم كه گفته بود: " نگران نباشید، من در نشست فائو در ایتالیا پیشنهادهایی دادم و به‌زودی مشكل گرانی مواد غذایی در جهان حل می‌شود! " همانطور كه صاحبنظران اقتصادی گفته‌اند دلیل افزایش قیمت‌ها به سوء مدیریت دولت برمی‌گردد و بس. وقتی صنعت نساجی در كشور خوابید، احمدی‌نژاد با وقاحت تمام به جای حمایت از كارگران گفت: " نگران پارچه نباشید، از چین وارد می‌كنیم." اما وقتی مرغداریها تعطیل ‌شدند و دیگر راهی برای فرار نبود، شروع به انكار گرانی كرد و رییس‌كل بی‌خاصیت وقت، شیبانی هم فقط حرف‌های او را تایید كرد. نتیجه اینكه فقط تخم‌مرغ حدود 500 درصد گران شد و از 300 ریال به 1500 ریال رسید. بقیه اجناس را هم می‌تونید از مغازه‌دارهای سركوچه‌تان بپرسید كه اتفاقا چه حافظه خوبی دارند و با آنكه اكثرا در گرانی اجناس مقصر نیستند گاه با چه خجالتی مجبور می‌شوند گران شدن یك جنس را به مشتری اعلام كنند. واقعیت این است كه مدتی‌ست دیگر به افزایش قیمت‌ها بی‌اعتنا شده‌ایم تا مضحكه دیگران نشویم. چند روز قبل خانم مسنی بعد از خرید روزمره‌اش كه حدود پانزده‌هزار تومان شده بود، اظهار تعجب كرد. مغازه دار هم لیست قیمت‌ها را برای كنترل به او داد. اما خانم مسن گفت كه می‌داند قیمت‌ها درست حساب شده و تعجبش از خود قیمت‌هاست. مغازه‌دار گفت: " آهان، از آن نظر تعجب می‌كنید. " و رو به مشتری بعدی كرد!

Free Blog CounterFMN
Free counter and web stats