۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

فرهنگ تملق از كجا وارد سياست ما شد؟

عباس عبدي، عضو هميشه فعال و تا حدي دوست داشتني اصلاح طلبان امروز در مصاحبه اي با روزنامه اعتماد در مورد فرهنگ تملق گفته است: http://www.etemaad.com/PDF/87-02-10/etemaadP06.pdf
او از ساخت سياسي مشكل دار جامعه مي گويد كه تملق را مي پذيرد و به وضعيت اقتصادي كشور نيز اشاره دارد. عبدي اشاره مي كند كه" ساخت سياسي كه در آن رئيس جمهور به اين سمت و آن سمت مي رود و افتخار مي كند كه ده ها و صدها هزار نفر نامه به دست صف مي بندند كه پيش او بروند و نامه بدهند كه براي ما كاري انجام بدهيد، هيچ دليلي نمي بيند كه پاسخگوي كسي باشد."
اما حرف عبدي اشاره دارد به آفت اين روزهاي جامعه ايران.حتما يادتان هست رحيمي، سرپرست فعلي وزارت كشور درباره احمدي ن‍ژاد گفته بود "اگر قرار باشد بعد از حضرت محمد پيامبري بيايد بايد اسمش محمود احمدي نژاد باشد." راستي هيچ فكر كرده ايد تملق از چه زماني وارد فرهنگ سياسي ما شد؟ چرا خميني وقتي حرف هاي تملق آميز فخرالدين حجازي را شنيد ناراحت شد و توبيخش كرد؟ يك آدم چه موقع به تملق نياز دارد؟ به نظرم اين اتفاق وقتي مي افتد كه فرد در جايگاهي بزرگتر از جايگاه خود قرار گرفته باشد. در يكي از مصاحبه هاي مطبوعاتي احمدي نژاد مردي حضور داشت كه بعد از مصاحبه به طرفش دويد و با دست كشيدن روي سر او صلوات مي فرستاد. اين كار را او آنقدر تكرار كرد و احمدي نژاد هم به او چيزي نگفت و حتما در دل تحسينش كرد، كه سرانجام محافظش به فرياد آمد و بعد از هل دادن مرد شيفته، فرياد زد: " برو كنار، مگر امامزاده گير آورده اي؟ "
اما اگر فكر مي كنيد تملق سياسي با احمدي نژاد شروع شد، سخت در اشتباهيد. در واقع احمدي نژاد فقط به اين روند شدت داد و از همان روز اول با بوسيدن دست رهبر هنگام تنفيذ حكم رياست جمهوري به آن مهر تاييد زد. اصل ماجرا بعد از فوت امام شروع شد، جايي كه شخص اول از جايگاهش نامطمئن بود و تملق بي سابقه اي را باب كرد. تا آنجا كه سال قبل دفترش كساني را كه براي سخنرانيش آمده بودند زوار خواند! سخنراني ناريخي شخص اول را هنگام حمله هوادارانش به كوي دانشگاه را كه يادتان هست؟ جايي كه با مظلوم نمايي رقت انگيزي با لحني بغض آلود گفت:" به من فحش داده اند، اشكالي ندارد، عكسم را پاره كرده اند، اشكالي ندارد..." و بسيجيان داغدار را به چه گريه اي انداخت! بدبخت دانشجوها كه هم تاحد مرگ كتك و فحش خوردند و هم اين طور به آن ها اهانت شد(خيلي بامزه است كه تلويزون اين روزها تظاهرات دانشجويان فرانسوي را به دليل كاهش مزاياي معلم ها كه به افت كيفيت درسي منجر شده را پخش مي كند تا به وسيله آن دولت ساركوزي را بكوبد!). به هرحال تملق مي خواهيد، فعلا به 20.30 نگاه كنيد و تملق نامه هايش درباره سفر شخص اول به استان فارس!

مرحله دوم انتخابات با توزيع گوجه فرنگي

اگر يادتان باشد براي انتخابات 24 اسفند، سهميه بنزين عيد چند هفته قبل از تحويل سال نو به كارت هاي هوشمند سوخت اضافه شد و با توجه به فاصله زيادش با عيد نوروز، بنزين انتخابات لقب گرفت! حالا درست صبح روز ششم ارديبهشت مصادف با مرحله دوم انتخابات با توزيع گوجه فرنگي در ميدان هاي ميوه و تره بار تهران مواجه شديم! گوجه كه تا ديروز كمتر از 1500 تومان پيدا نمي شد ناگهان سروكله اش با نرخ 440 تومان پيدا شد. يكي از غرفه داران ميدان ميوه و تره بار در اين مورد مي گويد: ": خودمان هم غافلگير شديم! قرار بود گوجه فرنگي از روز شنبه توزيع شود اما امروز ناگهان در بازار عرضه شد." به افتخار حضور اين گرد و قلنبه قرمز، يك املت درجه يك به عنوان نهار امروز پيشنهاد مي شود.

۱۳۸۷ اردیبهشت ۷, شنبه

منچستر يونايتد، محبوب ترين و منفورترين تيم دنيا (چلسي 2- منچستر يونايتد 1)

سرانجام منچستر يونايتد – يا به قول خودشان من يو- در دام چلسي گرفتار شد و درست زماني که سرخپوشان شهر منچستر – برخلاف آبي پوشان شان که منچسترسيتي يا من سيتي باشند – آماده قهرماني بودند در پنج دقيقه آخر بازي در استاديوم استانفورد بريج مقهور چلسي، ميشائل بالاك به عنوان زننده هر دو گل و مربي اسراييليش اورام گرانت شدند. اين مربي هم با توجه به مليتش براي خودش و صداوسيماي ما داستاني شده. هفته هاي اول که تا تلويزيون انگليس چهره اش را نشان مي داد عادل فردوسي پور درباره آب و هوا حرف مي زد. کيهان و جماعت همراهش هم از اول مي گفتند اين مربي ضعيف از سر ناچاري آمده و موقت انتخاب شده تا چند هفته بعد جانشين مورينيو تعيين بشود و او برود پي كارش. اما امروز براي اولين بار وقتي چلسي گل دومش را به منچستر يونايتد زد گزارشگر راديو از نقشه هاي ماهرانه" آقاي گرانت" – بدون اشاره به مليتش – گفت. لابد گزارشگر محترم توي دلش گفته:"پدرسوخته صهيونيست انگار دارد خوب نتيجه مي گيرد!" به هرحال و هرچه كه هست، حالا هر دو تيم چلسي و منچستر يونايتد بعد از سي و شش بازي و با داشتن 81 امتياز فقط دو بازي ديگر دارند تا تكليف قهرمان را تعيين كنند.
منچستر يونايتد يکي از عجيب ترين تيم هاي دنياست. تيمي که مي شود آن را محبوب ترين و منفورترين تيم فوتبال دنيا دانست. يعني تعداد هوادارانش از همه تيم ها بيشتر است، اما از آن طرف هواداران بقيه تيم هاي انگليسي به شدت از آن نفرت دارند! به همين دليل است که ساعت 14.45 دقيقه هر روز شنبه و در آغاز اولين بازي آخر هفته، هواداران بقيه تيم ها – هرکس در هر استاديومي که تيم محبوبش بازي دارد- شروع مي کند به خواندن سرودي در مورد نفرتشان به منچستريونايتديها! چرايش کمي پيچيده است؛ لابد چون با پولي که دارد هرکاري بخواهد مي کند؛ چون مغرور است؛ چون داورها هوايشان را دارند و... اصلا اين تيم هاي پولدار را مردم دوست ندارند؛ چه بايرن مونيخ در آامان باشد و چه اينترميلان و لاتزيو در ايتااليا كه اين آخري اينقدر پول دارد كه بازيگري مثل مونيكا بلوچي را براي حضور بين دو نيمه به وسط زمين فوتبال بكشاند. در كشور ما هم عده اي معتقدند روزي تق تيم هاي دولتي استقلال و پرسپوليس درمي آيد. گرچه مي گويند دليل هواداران بيشتر پرسپوليس وابستگي كمترش به دربار شاه و مردمي بودنش بوده است. الله اعلم!

۱۳۸۷ اردیبهشت ۵, پنجشنبه

آقاي مسعود مرادي باز هم مدعي هستيد؟

سرانجام بازي پرسروصداي پرسپوليس و مس با نتيجه مساوي به پايان رسيد و آتش زير خاكستر ماند تا همه چيز براي قرمزها به هفته هاي پاياني كشيده شود. كرماني ها با سرو صداي طبل و ستنج شان حسابي پرسپوليسي ها را آزار دادند. اما آنچه واقعا به پرسپوليس ضربه زد، اخراج عجيب حسين كعبي در دقيقه 77 نيمه دوم بود كه بي ترديد با سر باندپيچي شده اش بهترين بازي امسالش را در پرسپوليس ارائه كرد. بهت و حيرت مان وقتي افزوني گرفت كه ديديم كعبي نه تنها تمارض نكرده بود بلكه به رويش يك پنالتي صد در صد صورت گرفته بود. در واقع مدافع مس با دست راستش كعبي را چنان ها داد كه بازيكن قرمزها تعادلش را از دست داد و به زمين خورد و بعد از چند بار معلق زدن روي زمين پخش شد. مسعود مرادي كه از صحنه چندان هم دور نبود، به سمت وقوع خطا رفت و در حالي كه تماشاگران مضطرب تيم مس انتظار اعلام ضربه پنالتي را داشتند، در كمال تعجب به كعبي اخطار دوم داد و اخراجش كرد! اين داور محترم كه مدعي است حقش را در جام جهاني خورده اند و يك بار اشتباهش در جام ملتهاي آسيا در اعلام نكردن يك گل مسلم سبب اخراجش از مسابقات شده بود، اينقدر جسارت نداشت كه اگر جرات گرفتن پنالتي را ندارد لااقل براي سرپوش گذاشتن بر بزدلي خود به مهاجم بخت برگشته اخطار ندهد. متاسفانه چند سالي است كه داوران ما سعي در پنهان كردن اشتباهات خود در اعلام خطاهاي پنالتي از طريق اخطار دادن به مهاجمي كه بر رويش خطا صورت گرفته مي كنند كه سنت ناجوانمردانه ايست. درست است كه جو ورزشگاه كرمان ناآرام مي نمود و مسي ها در دقايق ابتدايي دست به يك "بازي كثيف " – خطاهاي بي مورد و آزار دادن بازيكن حريف و ترساندنش از شرايط ميزباني - زدند و همه اينها كار داور را مشكل مي كرد اما كار مرادي ناجوانمردانه بود. حسين كعبي تا چند دقيقه مبهوت به مرادي نگاه مي كرد و نمي دانست در برابر اين تصميم چه بگويد. كساني كه با نحوه بازي كعبي آشنايي دارن مي دانند كه او هرگز اهل تمارض و فريب دادن داور نيست و سرعتش به حدي است كه به دليل جثه كوچكش بعد از ضربه مدافعين سرعت به زمين مي خورد و بلافاصله هم از زمين برمي خيزد. اتفاقا يكي از توصيه هاي كارشناسان به كعبي هميشه همين بوده كه كمي حرفه اي تر عمل كند و به آن سرعت از جا بلند نشود. در بازي هاي ملي بارها ديده بوديم كه كعبي به شدت به زمين مي خورد و وقتي داور براي دادن اخطار به مدافع تيم مقابل جلو مي آمد كعبي به سرعت برمي خاست و همه چيز طبيعي جلوه مي كرد تا داور از دادن اخطار صرفنظر كند! حالا چنين بازيكني را مي شود اهل تمارض به شمار آورد؟نكته آخر در مورد اين ديدار سرد و بي رمق كه با احتياط دو مربي همراه بود، حرف هاي وقيحانه قلعه نويي بود كه بعد از حرف هاي متواضعانه قطبي رو به دوربين به زبان آورد. اين مربي تيم مس كه بارها از جانب استادانش به رعايت ادبيات صحيح دعوت شده است باز هم مقابل دوربين تلويزيون عنان كار را از دست داد و بعد از تحريف حرف هاي قطبي به تحقيرش پرداخت. واقعا كه تيم ملي را به چه كسي سپرده بوديم.

۱۳۸۷ فروردین ۲۹, پنجشنبه

با اجازه

مي خواهم با اجازه شما هر بار نكته اي را كه نمي شود بي اجازه گفت بنويسم.
Free Blog CounterFMN
Free counter and web stats