یادم هست چهار سال پیش که احمدینژاد در انتخابات پیروز شد، ابراهیم نبوی مطلب تند و تحقیرآمیزی بهدلیل انتخاب احمدینژاد درباره مردم نوشت که البته بلافاصله از نوشتنش پشیمان شد و عذرخواهی کرد. حالا شده حکایت اخراجیها۲ و سرزنش و تحقیر مردم بهخاطر به سینما رفتن و بالا بردن فروش این فیلم. چهزمان نوبت عذرخواهی کسانی که مردم را حالا تحقیر میکنند میرسد، نمیدانم. متاسفانه نویسندگان معترض نمیدانند که درصد کمی از تماشاگران فیلم اسم کارگردانش را میدانند و درصد کمتری از همین تماشاگران از سابقه مسعود دهنمکی باخبرند. همه را مثل خودتان فرض نکنید. این اشتباهی بود که نبوی هم در نوشتهاش کرده بود. در زمان انتخابات هم درصد بسیار کمی احمدینژاد را میشناختند و البته تعداد بسیار کمتری از فعالیتهای اطلاعاتی او مطلع بودند! شخصا کسانی را میشناسم که به احمدینژاد رای داده بودند و همان چند هفته اول بعد از انتخابات از کردهشان سخت پشیمان شده بودند. جالب اینکه برخلاف احمدینژاد همه مردم رفسنجانی را بهخوبی میشناختند و رای منفی به او آنها بهسوی احمدینژاد ناشناس فرامیخواند. حالا هم مطمئن باشید تعداد کسانی که کارگردان اخراجیها۲ را میشناسند و از سابقهاش باخبرند بسیار کم است. اصلا این شناخت کارگردانها در دهههای ۶۰ میلادی با کار سینماگران و منتقدان فرانسوی شروع شد که تئوری مولف را مطرح کرده بودند. وگرنه تا آنزمان شاید آلفرد هیچکاک تنها کارگردانی بود که نامش در کنار بازیگران مشهور بهگوش میرسید. درحال حاضر هم اکثر کسانی که در سینماهای آمریکا و اروپا فیلم میبینند، اسم کارگردان فیلم را نمیدانند.
اما جدا از این نکته، مردم ما چه جرمی مرتکب شدهاند که برای خندیدن به سینمای نمایشدهنده اخراجیها۲ میروند؟ شکی نیست که دهنمکی از رانتهای زیادی استفاده کرده تا شوخیهای ممنوعه را در فیلمش بگنجاند و همین نکته دلیل اصلی فروش فیلمهای اوست. اما این که به تماشاگری که ازو درخواست تحریم فیلم اخزاجیها۲ را داریم، ربطی ندارد! او فیلم خندهداری پیداکرده و با خانوادهاش در دوران قحطی تفریح و سرگرمی به سینما رفته است. آیا کار او قابل سرزنش است؟ در بعضی مطالب حتی گفته شده بود "مردمی که به تماشای اخراجیها۲ میروند حقشان همین دولت و حکومت و...است"! درحالیکه باید به خواست مردم احترام گذاشت. نمیگویم فیلم مبتذل اخراجیها۲ لایق چنین فروشیست – که البته ارقامش بهشدت دستکاری شده و اغراقآمیز بهنظر میرسد. اما فکر هم نمیکنم که مردم طالب سرگرمی را بهاین خاطر باید تحقیر کرد و سرکوفت زد. عدهای را هم که سابقه دهنمکی در گروههای فشار را بهرخ میکشند، به این نکته جلب میکنم که هنگام نمایش اخراجیها در جشنواره وقتی خبرنگاری باعصبیت از روی آوردن دهنمکی به سینما انتقاد کرد، دهنمکی پاسخ داد که:"اگر ناراحتید از سینما بروم و همان کارهای قبلیم را ادامه بدهم!" دهنمکی فیلمساز لااقل دستش به کار سینما بند است و فرصتی برای ادامه کارهای قبلیش ندارد.
نکته آخر اینکه کسانی که دستی درکار سینما دارند، میدانند که فروش هر فیلمی برای سینما خوشیمن است. بهاین معنی که فیلمهای خوب دیگر هم از این موضوع بهره میبرند. نمونهاش خانوادهای است که برای تماشای اخراجیها۲ به سینما رفته بودند و چون دیر رسیده بودند یا بلیت گیرشان نیامده بود، به تماشای فیلم بهرام بیضایی یعنی وقتی همه خوابیم نشسته بودند.
اما جدا از این نکته، مردم ما چه جرمی مرتکب شدهاند که برای خندیدن به سینمای نمایشدهنده اخراجیها۲ میروند؟ شکی نیست که دهنمکی از رانتهای زیادی استفاده کرده تا شوخیهای ممنوعه را در فیلمش بگنجاند و همین نکته دلیل اصلی فروش فیلمهای اوست. اما این که به تماشاگری که ازو درخواست تحریم فیلم اخزاجیها۲ را داریم، ربطی ندارد! او فیلم خندهداری پیداکرده و با خانوادهاش در دوران قحطی تفریح و سرگرمی به سینما رفته است. آیا کار او قابل سرزنش است؟ در بعضی مطالب حتی گفته شده بود "مردمی که به تماشای اخراجیها۲ میروند حقشان همین دولت و حکومت و...است"! درحالیکه باید به خواست مردم احترام گذاشت. نمیگویم فیلم مبتذل اخراجیها۲ لایق چنین فروشیست – که البته ارقامش بهشدت دستکاری شده و اغراقآمیز بهنظر میرسد. اما فکر هم نمیکنم که مردم طالب سرگرمی را بهاین خاطر باید تحقیر کرد و سرکوفت زد. عدهای را هم که سابقه دهنمکی در گروههای فشار را بهرخ میکشند، به این نکته جلب میکنم که هنگام نمایش اخراجیها در جشنواره وقتی خبرنگاری باعصبیت از روی آوردن دهنمکی به سینما انتقاد کرد، دهنمکی پاسخ داد که:"اگر ناراحتید از سینما بروم و همان کارهای قبلیم را ادامه بدهم!" دهنمکی فیلمساز لااقل دستش به کار سینما بند است و فرصتی برای ادامه کارهای قبلیش ندارد.
نکته آخر اینکه کسانی که دستی درکار سینما دارند، میدانند که فروش هر فیلمی برای سینما خوشیمن است. بهاین معنی که فیلمهای خوب دیگر هم از این موضوع بهره میبرند. نمونهاش خانوادهای است که برای تماشای اخراجیها۲ به سینما رفته بودند و چون دیر رسیده بودند یا بلیت گیرشان نیامده بود، به تماشای فیلم بهرام بیضایی یعنی وقتی همه خوابیم نشسته بودند.
۳ نظر:
میدانم شما همهمان احساس من( و خیلی ها) را به ده نمکی دارید. با این پستتان موافقم.خودم نمی روم فیلم را ببینم ولی حاضر به تحقیر هم وطنانم نیستم. مگر دانیل استیل در کشورش تحقیر می شود؟ این جا روشنفکر هایمان - که هیچ جا را هم نگرفته اند ( منظورم مثلاً ادبیات افغان است که جایزه های بین المللی می گیرد)- هی میخواهند مردم را ارشاد کنند.
با شما موافقم. دل داشتی که توی این ادا اصول های «ارزشی» این پست را نوشتی.
میدانم شما هم همان احساس من( و خیلی ها) را به ده نمکی دارید. با این پستتان موافقم.خودم نمی روم فیلم را ببینم ولی حاضر به تحقیر هم وطنانم نیستم. مگر دانیل استیل در کشورش تحقیر می شود؟ این جا روشنفکر هایمان - که هیچ جا را هم نگرفته اند ( منظورم مثلاً ادبیات افغان است که جایزه های بین المللی می گیرد)- هی میخواهند مردم را ارشاد کنند.
با شما موافقم. دل داشتی که توی این ادا اصول های «ارزشی» این پست را نوشتی.
این مطلبی که نوشتید عذر بدتر از گناه است. چرا که نادانی همین مردم نسبت به سابقه این افراد است که موجب شایسته تحقیر شدن آنها می شود. راستی چرا وقتی فردی مثل احمدی نژاد کاندید ریاست جمهوری می شود هیچکدام از 17 میلیون رای دهنده از سابقه او سوال نمی کنند. ولی من فکر می کنم که مردم از سابقه این افراد اطلاع دارند، ولی ترجیح بر این است که چند ساعت خنده در سینمای "ده نمکی" و ریختن میلیونها تومان پول به جیب او، بهتر از چند دقیقه فکر کردن به آینده است.
ارسال یک نظر