در خبرها آمده بود كه لیست خرید پرسپولیس لو رفته و و البته اسمهایی هم در این بین ذكر شده است كه عجیب و تاسفآورند. بازیكنانی مثل محمدرضا خلعتبری، اشپیتم آرفی، مهدی رحمتی و حتی مجتبی جباری چرا باید در لیست خرید پرسپولیس باشند؟ كاری ندارم به اینكه دلالها باز هم دست به كار شدهاند و اینكه این پدیده آدم بزرگی مثل قطبی را به بازی گرفت و سر بازیكنی مثل دی كارمو زمین زد، بلكه حرف از چیز دیگری است كه مدتهاست در باشگاههای بزرگ رخ میدهد و البته كسی هم ككش نمیگزد: پدیده بازیكن خرابكنی! درحالی الان صحبت از خرید مهدی رحمتی است كه همین دوسال قبل دیدیم حسن رودباریان بهعنوان دروازهبان اول تیم ملی چگونه لطمه خورد و عملا از فوتبال كشور حذف شد. یا حالا كه قرار است محمدرضا خلعتبری به پرسپولیس بیاید یاد حسین بادامكی بهعنوان ستاره تیم ابومسلم میافتیم كه به زحمت چند دقیقه بازی به او در پرسپولیس میرسد. همانطور كه ستاره صباباتری، علیرضا عباسفرد در تیم استقلال به یك نیمكتنشین محض بدل شده یا ابراهیم تقیپور که بهترین بازیکن پگاه بود و حالا روی نیمکت استقلال هم دیده نمیشود. جالب است كه تیمهای بزرگ حتی چشم از تكستارههای تیمهای ته جدول هم برنمیدارند. واقعا اشپیتم آرفی بهعنوان گلزن اول پيام خرسان، اگر در پرسپولیس بود، اسمش درمیان هجده نفر بازیكن هرمسابقه پرسپولیس بهچشم میخورد؟ دلالها البته اینقدر هوشمند هستند كه سراغ تكستارهها بروند، اما چرا خود بازیكنان قبول میكند سند نابودی حرفهای خود را با پذیرش قراردادها امضا كنند؟ قبل از انقلاب راهآهن به باشگاه بازیكن سازی معروف بود كه بازیكنانش را تیمهای بزرگ بهخدمت می گیرند كه امیر قلعهنویی و فرشاد پیوس یكی از دهها بازیكن این باشگاه بودند. اما لااقل درآن زمان این نیروها در تیم های بزرگ به خدمت گرفته می شدند و مثل الان به اضمحلال نمیرفتند. قول میدهم سرنوشت مجتبی جباری هم – با وجود مشكلات عديدهاش با باشگاه استقلال - درصورت آمدن به پرسپوليس از بقيه نيمكتنشينها بهتر نباشد.
اما برای ذكر نمونه دلالبازی در سطح باشگاههای ایران، فقط به ذكر یك مورد مشهور بسنده میكنم. اواسط فصل جاری ليگبرتر، رضا رجبی بازیكن پیشكسوتان استقلال بهعنوان استعدادیاب تیمهای فوتبال و دراصل بهعنوان همكار یك دلال به برزیل می رود و بیش از یك ماه در آنجا می ماند. رجبی كه زبان بلد نبوده، همان بازیكنانی را به استقلال و پرسپولیس معرفی میكند كه دلال از پیش تعیین كرده بوده و بعد هم ادعا می كند بعد از دوماه جستوجو بهترین گلزنان لیگ برتر برزیل را یافته است! قطبی كه در دام افتاده، دیكارمو را می پذیرد و چون قدرت مبارزه با دلالها را به دلایل نامعلومی درخود نمی بیند، سرنوشت خودش را در یك خطای استراتژیك با سرنوشت دی كارمو پیوند میزند. دی كارمو كه بههیچوجه درحد یك بازیكن لیگ برتری پرسپولیس نیست، توسط هیات مدیره پرسپولیس درحاشیه قرار می گیرد و بعد فردوسیپور پرونده این بازیكن دسته سومی برزیل را رو میكند. رجبی كه كم آورده، ناپدید میشود و البته این استقلال است كه با پس زدن خرید قلابی فوروارد برزیلی برنده از میدان بیرون میآید!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر