گلشیفته عزیز شنیدهام كه داری برمیگردی. امیدوارم این بار آمدنت مثل بار آخر رفتنت نباشد كه چندین بار از فرودگاه برت گرداندند و اذیتت كردند. میدانم این مدت تو و امين چه كشیدهاید و چقدر دلتان برای وطن و خانواده تنگ شده. بهخصوص كه هردوتان بچه تهتغاری خانه هستید! اما همینجا بگویم كه این تازه اول كار است. برايت برنامهها دارند.
گلشيفته جان اگر درفرودگاه ازت تعهد گرفتند، چندان جدی نگیر. احتمالا به تو خواهندگفت باید درچند فیلم مذهبی یا جنگی بازی كنی تا بعد از یكسال به تو مجوز بازی بدهند. اما بازهم جدی نگیر. همه ما امیدواریم تا دوماه دیگر صفارهرندی و شمقدری و خود احمدینژاد با رای مردم بهخانهشان بروند و همه اینمحدودیت ها برایت باطل شود. میدانم كه حالا مثل فیلم درباره الی شدهای وجهالمصالحه دعوای صفار و شمقدری. تا دعوای ايندو تمام نشود و البته اكران اخراجی ها2 بهآخر نرسد، تكلیف درباره الی و بعدش تو معلوم نمیشود. راستی نكند یك وقت زبانملال مجبورت كنند در اخراجیها3 بازی كنی. نه... تا آن موقع حتما نیستند كه مجبورت كنند.
میدانم تابهحال چقدر بهخاطر فیلمی كه درآن در آمریكا باحجاب بازی كردی، اذیتت كردهاند. حتی شنیدهام كه وقتی به جشنواره برلین رفته بودی، بروبچههای فیلم درباره الی احتیاط كردهاند و تورا سر مصاحبه مطبوعاتی نبردهاند و حتی با تو عكس نینداختهاند. بازی زمانه است دیگر. تو كه دلگیر نشدی؟ میدانم حتی وقتی آن شال عجیب را دور سرت پیچیدی ناراحت نبودی. چون دلت خیلی خیلی تنگ شده...
اما نمیشود از درباره الی گفت و تورا بهياد نياورد كه چه خوب بودی و چه بهسرعت شدی جزء بهترین ها. بازی تو در صحنه ای كه مانی حقیقی زنش را كه توباشی كتك میزند شاهكار بود. اضطراب فیلم اصلا انگار با بازی تو منتقل میشد. به هرحال هرچهزودتر بيا؛ بیا كه سینمای ما بدون تو چیزی كم دارد، یك چیز گرانقدر و هوشمند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر