دیشب اگر برنامه نود را دیده باشید، باید یادتان مانده باشید كه جایی واعظ آشتیانی نقبی به فدراسیون دوچرخهسواری زد؛ فدراسیونی كه همزمان با تیم فوتبال استقلال عهدهدار ریاستش است. مدیرعامل جدید استقلال درباره دوشغله بودنش میگفت كه به دوچرخهسواری در المپیك رسید و مكث معناداری كرد و بعد كه جرات پیدا كرد آن را موفقیتآمیز خواند! فردوسیپور هم اشاره كرد كه حتما منظورش از موفقیت همان به خط پایان رسیدن دوچرخهسواران است. آشتیانی تایید كرد كه دویست و شصت كیلومتر را با سرعتی بیش از پنجاه كیلومتر ظرف شش ساعت ركاب زدن كار بسیار مشكلی است كه دوچرخهسوراران ما انجام دادند. جواب او چنان قاطع بود كه فردوسیپور پی كار را نگرفت. اما واقعیت این است كه جوابش بسیار مضحك بود: انگار بگوییم كار فوتبالیستهای ما خیلی سخت بود كه نود دقیقه بازی كردند یا والیبالیستهای ما كه پنج گیم بازی كردند شاهكار كردند. اصلا پس به همه شركتكنندگان دوهای استقامت باید جایزه بزرگترین ورزشكاران جهان را داد و...
اما این اولین بار نبود كه آشتیانی شكست فاجعهبار دوچرخهسواران كشورمان را كه از امكانات خوبی هم برخوردار بودند، توجیه میكرد. او بارها گفته است كه در المپیك برای اولین بار دوچرخهسواران جاده ما از خط پایان گذشتند. درحالیكه این ادعا كاملا غلط است و دوچرخهسوار دیگری از ما به نام ايرج امیرآخور در المپیك 1988 از خط پایان گذشته بود كه با توجه به امكانات اندك آن زمان فدراسیون كاری بس بزرگتر بود. میرآخور یك بارهم در رادیو ورزش به ادعای واعظ آشتیانی در این زمینه پاسخ داده بود. اما دیگر اظهارنظر آشتیانی درباره مسابقات دوچرخهسواری واقعا شاهكار است. او گفته است دلیل شكست دوچرخهسواران ایرانی پاك بودن و دوپینگ نكردن آنها بوده. چون بقیه دوچرخهسواران دوپینگ میكنند و آزمایشها هم نمیتواننددوپینگ آنها را نشان بدهد! این دروغ بزرگ البته سطح فكر آشتیانی را هم نشان میدهد. حیف كه دكتر رفت و آشتیانی جایش آمد. لااقل دكتر صادق بود و شوخ و بلندپرواز. رهایش كه می كردید از نیمكت بایرن مونیخ و عشقش فوتبال آلمان جدا نمیشد! شوخی معروف فتح اللهزاده تا سالها در یادمان میماند كه به فردوسیپور كه مدام به جلسه چهارشنبه روز مذاكره با فیروز كریمی اشاره می كرد، گفته بود " شما انگار از چهارشنبهها در بچگی خاطره بدی دارید! " فتحاللهزاده گاهی جوگیر میشد و به جای یكی، از دو مدرك دكترایش میگفت و با اینكه همه به طور ضمنی میدانستند مدركش احتمالا از نوع "كردانی" است، هرگز كسی بهرویش نیاورد. خوب، معلوم است كه آدم سادهای مثل فتحاللهزاده در این سیستم جایی ندارند؛ این روزگار متعلق به شارلاتانهایی مثل واعظ آشتیانی است كه خودش و فدراسیونش را پاك میداند و همه دنیا را آلوده و دوپینگی.
اما این اولین بار نبود كه آشتیانی شكست فاجعهبار دوچرخهسواران كشورمان را كه از امكانات خوبی هم برخوردار بودند، توجیه میكرد. او بارها گفته است كه در المپیك برای اولین بار دوچرخهسواران جاده ما از خط پایان گذشتند. درحالیكه این ادعا كاملا غلط است و دوچرخهسوار دیگری از ما به نام ايرج امیرآخور در المپیك 1988 از خط پایان گذشته بود كه با توجه به امكانات اندك آن زمان فدراسیون كاری بس بزرگتر بود. میرآخور یك بارهم در رادیو ورزش به ادعای واعظ آشتیانی در این زمینه پاسخ داده بود. اما دیگر اظهارنظر آشتیانی درباره مسابقات دوچرخهسواری واقعا شاهكار است. او گفته است دلیل شكست دوچرخهسواران ایرانی پاك بودن و دوپینگ نكردن آنها بوده. چون بقیه دوچرخهسواران دوپینگ میكنند و آزمایشها هم نمیتواننددوپینگ آنها را نشان بدهد! این دروغ بزرگ البته سطح فكر آشتیانی را هم نشان میدهد. حیف كه دكتر رفت و آشتیانی جایش آمد. لااقل دكتر صادق بود و شوخ و بلندپرواز. رهایش كه می كردید از نیمكت بایرن مونیخ و عشقش فوتبال آلمان جدا نمیشد! شوخی معروف فتح اللهزاده تا سالها در یادمان میماند كه به فردوسیپور كه مدام به جلسه چهارشنبه روز مذاكره با فیروز كریمی اشاره می كرد، گفته بود " شما انگار از چهارشنبهها در بچگی خاطره بدی دارید! " فتحاللهزاده گاهی جوگیر میشد و به جای یكی، از دو مدرك دكترایش میگفت و با اینكه همه به طور ضمنی میدانستند مدركش احتمالا از نوع "كردانی" است، هرگز كسی بهرویش نیاورد. خوب، معلوم است كه آدم سادهای مثل فتحاللهزاده در این سیستم جایی ندارند؛ این روزگار متعلق به شارلاتانهایی مثل واعظ آشتیانی است كه خودش و فدراسیونش را پاك میداند و همه دنیا را آلوده و دوپینگی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر