کاش میرحسین نمیآمد تا با خیال راحت به کروبی میدادیم و با رای یکدست به هدف اصلیمان که کنارزدن احمدینژاد بود، میرسیدیم. کاش میرحسین نمیآمد تا عوام با خوشحالی به شیخشان رای میدادند و فقیران هم به سهم نفت و پنجاههزار تومان و... میرسیدند. کاش میرحسین نمیآمد تا... یاد حرف دکتر سروش افتادم که هفته قبل با زیرکی و رندی گفته بود " کروبی بهدرد همین ملت می خورد!" که یعنی بزرگتر از او از لیاقت و ظرفیت مردم ما خارج است. اما میرحسین آمد و باز هوایی شدیم! میرحسین آمده تا بازهم سطح مطالبات بالا برود. باز دانشجوها مخاطب پیدا کردهاند، روشنفکران طعم پیروزی قریب الوقوع را زیر زبان مزه مزه میکنند و اهالی فرهنگ و هنر از آمدن یک هنرمند شادند. درست است که میرحسین رای عدهای مانند نگارنده را از کروبی جداکرده و خواهی نخواهی رای ها را دودسته کرده است، اما از آنطرف هم میرحسین با لحن گرم حرفهایش فضا را بدجوری داغ کرده و اصولگرایان نگرانند باز هم اتفاق دوم خرداد ۷۶ تکرار شود! یک بار کاندیدای جناح راست در آن سال شکست خورد و خانهنشین شد، حالا چشمشان ترسیده که نوبت احمدینژاد رسیده باشد! یک حس مبهم می گوید بازی خورده این انتخابات کسی نیست جز محمود احمدی نژاد که تاریخ مصرفش گذشته و مثل قالیباف در دوره قبل، قرار است زمین بخورد!
اما بازهم نزدیک انتخابات شد و ماهوارهها آزاد شدند تا شبکه های لوسانجلسی داد تحریم سر بدهند و به نفع جناح راست، رایهای خاموش را خاموشتر از همیشه نگه دارند. یادمان باشد از آنجا که جناح راست افرادی را دارد که منافعشان با انتخاب احمدینژاد پیوند خورده و حتما در صندوق ها حضور خواهند یافت، هر نفری که از رایدهندگان کم شود، از اصلاحطلبان کم شده است. به تعبیری دیگر، هرکس که رای ندهد، در حقیقت با حروف درشت روی برگه رایش نوشته است: " محمود احمدینژاد". و در نهایت اینکه من رای میدهم، چون هیچ حکومتی با رای ندادن مردمش ضربه نخورده و سرنگون نشده است!
اما بازهم نزدیک انتخابات شد و ماهوارهها آزاد شدند تا شبکه های لوسانجلسی داد تحریم سر بدهند و به نفع جناح راست، رایهای خاموش را خاموشتر از همیشه نگه دارند. یادمان باشد از آنجا که جناح راست افرادی را دارد که منافعشان با انتخاب احمدینژاد پیوند خورده و حتما در صندوق ها حضور خواهند یافت، هر نفری که از رایدهندگان کم شود، از اصلاحطلبان کم شده است. به تعبیری دیگر، هرکس که رای ندهد، در حقیقت با حروف درشت روی برگه رایش نوشته است: " محمود احمدینژاد". و در نهایت اینکه من رای میدهم، چون هیچ حکومتی با رای ندادن مردمش ضربه نخورده و سرنگون نشده است!
۴ نظر:
بسیار زیبا نوشتید
این که می فرمایید "تا عوام با خوشحالی به شیخشان رای میدادند و فقیران هم به سهم نفت و پنجاههزار تومان و..." درست نیست.
دولت یعنی دستگاه اجرایی اجازه می خوام به شما یادآوری کنم که مدیریت اجرایی کشور نیاز به مدیر اجرایی دارد نه روشنفکر و هنرمند. وقتی جایگاه ها بهم می خورد این چنین می شود.
جایی بزرگانی چون خاتمی، موسوی و خیلی های دیگر دستگاه اجرایی کشور نیست این بزرگان باید در مجلس باشند تا بتوانند قوانین درستی را تصویب کنند. نه اینه به میدان مدیریت اجرایی کشور وارد شوند و بعد از مدتی ببینند که این گوی و میدان گوی میدان مناسبی برای تفکرات و کراماتشان نیست.
خيلي چسبيد، مثل هميشه!
چسبيد، مثل هميشه
ارسال یک نظر