كسانی كه سریال جدید حسن فتحی با نام اشكها و لبخندها را دیده اند، بهشدت از تنزل كار این فیلمساز جا خوردهاند. متاسفانه فتحی چنان از عكسالعمل بد منتقدان جاخورده كه عذر بدتر از گناه میآورد و میگوید صداوسیما بخشهایی از سریالش را كوتاه كرده، وگرنه كار از این بهتر میبود. درجواب فتحی باید گفت وای به حال فیلمسازی كه صداوسیمايی كه مركز ابتذال و تولید سریالهای سخیف است، صحنههایی از ساخته او را به دلیل شدت ابتذال كم كند! نگارنده بهیاد فیلم پشمالو ساخته مهدی فخیمزاده میافتد كه به دلیل ابتذال در سینمای ضعیف و مبتذل دهه پنجاه توقیف شده بود و جالب اینكه همین شخص بعد از انقلاب به متخصص ساخت سریالهای مذهبی مثل امام حسن و امام رضا تبدیل شده است. بهراستی چه اتفاقی برای حسن فتحی افتاده كه از سریال بینظیر مدارصفردرجه میرسد به ساخت كلاهمخملیهای اشكها و لبخندها؟ ابتدا فراموش نكنیم كه این اتفاق فقط برای فتحی رخ نداده است. بهرام بیضایی با فیلم وقتی همه خوابیم بدترین فیلمش را ساخته و تهمینه میلانی خنثیترین اثرش را. هردوی این فیلمسازها اشاره كردهاند كه با شرایط جدید سانسور وزارت ارشاد ساخت فیلم بهتری ممكن نبوده است. حتی میلانی اعلام كرد كه برای ساخت فیلم بعدیش باید ببیند وزیر بعدی ارشاد كیست! حتی شدت ابتذال اخراجیها با ابتذال اخراجیها2 قابل مقایسه نیست و دوچندان شده است.
حسن فتحی كه سریالهای خوبی مثل مدارصفردرجه و میوه ممنوعه را در كارنامهاش داشت، سال گذشته خواست درعرصه سینما هم موفق باشد، اما دولت نهم تنها اجازه ساخت فیلمی درحد پستچی سه بار در نمیزند را به او داد كه نیمی ازآن درباره یك زوج كلاه مخملی بود. فیلم كه یك عقبگرد كامل از آثار فرهنگی او بود، در صداوسیما هم او را به ساخت سریالی درحد اشكها و لبخندها كشاند. بهاین ترتیب یك فیلمساز فرهنگی و تاریخیساز را دولت نهم سال قبل تحویل گرفت و یك كلاه مخملیساز تحویل داد! ضربههای پنهان دولت نهم بسیار شدیدتر از ضربههای آشكارش مانند تورم ، بیكاری یا ازدست رفتن اعتبار جهانی كشور بوده است. اصلاح نابودی فرهنگ یك كشور بسیار دشوارتر از عرصههای اقتصادی و سیاسی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر