اخيرا بحث هاي زيادي پيرامون قبض هاي گاز و آب در رسانه ها و وبلاگ ها مي شنويم و مي خوانيم. اين نکته که اخيرا سطري با رقم چهار و پنج برابر رقم قابل پرداخت توسط مشترک به قبض ها اضافه شده و نشان دهنده يارانه پرداختي توسط دولت است، نگراني هايي را در مورد افزايش چند برابري نرخ ها در آينده نزديک به وجود آورده است. به نظر مي رسد اضافه شدن رقم يارانه ها تنها براي منت گذاشتن بر سر مردم و نمايش آوردن پول نفت بر سر سفره ها نيست و از آن فراتر مي رود. در واقع با اين نقشه جديد دولت پول برق و گاز و بعد از آن حتما آب، 10 يا 20 درصد افزايش پيدا نمي کند بلکه ناگهان به بهانه قطع يارانه چند برابر مي شود. کسي نيست بگويد دولت مثلا حسابي، مگر حقوق و درآمد مردم ايران درحد مردم ازبکستان و اروپا است که مي گوييد به اندازه آن ها بايد پول بدهيم؟ گازي که از زير خاک اين کشور درمي آيد را چرا بايد با نرخ مردم ديگر کشورها به ما تحويل بدهيد؟ اگر اين طور است پيشنهاد مي شود حقوق کارمندان هم به اين شکل و براساس حداقل حقوق کارمندان دولت ازبکستان محاسبه شود:
حقوق کارمند وزارت کار: 2.300000 تومان - دريافتي : 300.000 تومان و يارانه2000.000 تومان!
اما نکته اي که وقاحت حرکت هاي دولت را بيش از آن نشان مي دهد کاري است که زمستان سال گذشته در مورد بهاي گاز مصرفي صورت گرفت و گمان نمي کنم در کشورهاي بدبخت و در نظام هاي توتاليتر هم نمونه اي داشته باشد. ماجرا از اين قرار بود که وقتي مردم از شدت سرما در خانه هاشان مي لرزيدند و سعي مي کردند براي کمک به ديگر هموطنان به بهاي سرما خوردن خودشان کمتر گاز مصرف کنند، دولت به شرکت گاز اعلام کرد بايد نرخ گاز را به شکلي تصاعدي از 100 ريال تا 700 ريال افزايش دهد(در قبض هاي جديد فقط نوشته شده 690 ريال و شرکت گاز از حداکثر مبلغ شروع کرده است). تصورش را بکنيد! آيا کسي با دشمنش چنين کاري مي کند? درست وقتي مردم به گاز نياز دارند و از سر فلاکت مجبور به دور هم نشستن کنار يک بخاري گازي هستند، دولت به جاي کمک به مردم بهاي گاز را تا هفت برابر اضافه می کند. نتيجه آن که در ماه فروردين صورت حساب هاي 400 هزار توماني به خانه ها انداخته شد و شرکت گاز هم بر درستي رقم آن ها طبق دستور دولت صحه گذاشت. در واقع با اين حرکت وقيحانه دولت در حالي که مصرف گاز يک خانواده در حد مصرف سال قبلش بود، به جاي 20 الي 30 هزار تومان همان خانواده بايد 300 الي 400 هزارتومان پرداخت مي کرد!
يادم هست در همان سرماي زمستان يک بار با صف مردمي که منتظر تاکسي بودند مواجه شدم، در حالي که تاکسي هاي خطي جلوتر توقف کرده بودند و طلب مسافر دربستي مي کردند. وقتي از يکي از راننده ها دليل اين کار را پرسيدم، به آسمان اشاره کرد و اين که در اين هواي سرد مسافران بايد چند برابر پول پرداخت کنند. پوزخندي زدم و گفتم که واقعا مردم با عاطفه اي هستيم. در کشورهاي ديگر در چنين شرايطي مردم به داد هم مي رسند و تاکسي ها با کار بيشتر سبب مي شوند مسافران کمتر در سرما بمانند و شما مثل دزد سر گردنه منتظريد از احتياج مردم نهايت سوء استفاده را بکنيد. حالا شده است حکايت دولت که به جاي کمک به مردم موقع سرما از فرصت براي گرفتن پول بيشتر از مردم استفاده مي کند. جالب است که از مردم هم انتظار صرفه جويي در مصرف گاز را دارد تا بي عرضگي در مديريتش را گردن آن ها بيندازد. در حالي که اصلا در مورد مصرف گاز – برخلاف مثلا آب و برق - صرفه جويي معنايي ندارد: مگر از گاز جز براي پخت و پز و گرما استفاده ديگري که سوء باشد مي شود کرد؟ شايد انتظار اين است که بخاري ها و سيستم شوفاژ را هم خاموش کنيم. در آن صورت به جاي صرفه جويي از مردم لابد توقع خودکشي داريم!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2008
(57)
-
▼
ژوئن
(8)
- احمدرضا بهارلو، يك مجری آنتی پاتيك
- اين الکس دل پيرو از کجا وارد زندگی ما شد؟
- برگه های آماده رای این بار کجا نگهداری می شوند؟
- چه كسي از جوك ساختن درباره كوره هاي آدم سوزي سود م...
- آرادان: سیاسی ترین روستای کشور!
- دو قدم مانده به صبح منفجر شد:کتاب پنجاه جلدی هم بر...
- مضحک ترين پروژه تاريخ شهري تهران متوقف شد :چه کسی ...
- حقوق کارمندان را هم مثل برق و گاز با يارانه پرداخت...
-
▼
ژوئن
(8)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر