اول اینکه آب دستتان است زمین بگذارید و گوش بدهید به شبکه رادیویی فرهنگ یا بنشینید پای شبکه خبر. چون تنها وقتی که مجلس شنیدن دارد، همین یک هفتهای است که نمایندگان برای رای اعتماد پته همدیگر را روی آب میریزند و خودشان را به مردم میشناسانند. حیف که این جلسهها دم انتخابات مجلس نبود، وگرنه همهشان مترقی و مردمی میشدند. جالب است که امسال در این جلسهها وزرای پیشنهادی اصلا جواب مخالفان را نمیدهند، چون مثل آجرلو یک نطق از پیش آماده را میخوانند و بس؛ انگار که از قبل میدانند رای خواهند آورد! دیگر اینکه همه نمایندگان موافق وزیران پیشنهادی حرفشان را با آیههای مفصل قرآن وذکر مقام معظم رهبری و صلوات شروع میکنند، درحالیکه نمایندگان مخالف سریع به اصل مطلب میروند! نکته جالب دیگر هجوم اعتراض آمیز نمایندگان به سمت نمایندگان مخالف برای ترساندن بقیه است. در مقابل، همه نمایندگان موافق و وزیران پیشنهادی با فریادهای احسنت احسنت همراه است که به جوسازی شباهت دارد! نمایندگان موافق به تجربه عظیم وزرای قبلی در چهار سال کارشان اشاره میکنند و در مورد بیارتباط بودن مدرک و کار قبلی وزیر با وزارت پیشنهادی، میگویند"اگر ایشان مرتبط نیستند، پس چه کسی مرتبط است؟" آخرهر نطق هم همه موافقان می گویند با توجه به وضعیت بسیار حساس کشور و توصیه مقام معظم رهبری باید به وزرا و کابینه رای مثبت بدهیم!
محیط البته کلا دوستانه بهنظر میرسد. همه شعر میگویند و میخندند. یکی از مخالفان وزیر پیشنهادی کار بعد از کلی انتقاد از برنامه شیخ الاسلامی، در پایان برایش در پست جدید آرزوی موفقیت کرد! البته بعد از آن مثل بقیه نمایندگان از وظیفه دشوار نمایندگی گفت.
1- اولین نکتهای که همه جا سانسور شد، نماینده موافق وزیر راه بود که گفت متاسفانه برخی از سوابق انقلابی ایشان میپرسند. آیا ما دنبال "حزباللهی بیعرضه" هستیم؟! ذکر این اصطلاح سبب دلخوری و تذکر لاریجانی شد که این اصطلاح را دیگر از کجا آورده اید؟!
2- یکی از نمایندگان پرسید که آیا آقای وزیرپیشنهادی محترم ارشاد تابهحال سینما رفته اند؟!
3-در مورد نماینده وزارت صنایع نماینده موافق چنان از جوانی و چابکی وزیر پیشنهادی صحبت میکرد که انگار قرار است در مسابقه اسب سواری شرکت کند! نماینده مخالف هم همین جوانی را نشانه بیتجربگی و وضع اسفبار صنعت کشور خواند و به نزدیکیهای قومی و فامیلی اشاره کرد(میدانیم که وزیر صنایع خواهرزاده احمدینژاد است.)
4-نماینده مخالف دانشجو جمله زیبایی را بین کلامش گفت که: "آیا پاداش پیروزی در انتخابات رئیس جمهور به آقای دانشجو را باید دانشجویان بپردازند؟!" بعد هم به مدرک مبهم دانشجو و اینکه حتی نام دانشگاهی که در ایران به ایشان مدرک داده را نمیدانیم، اشاره کرد. نماینده موافق هم شاهکار زد و گفت که آیا اصلا مدرک آقای دانشجو مهم است یا اینکه ایشان در انگلستان بهخاطر فرمان امام به زندان رفته؟!
5-انصاری بهعنوان مخالف وزیر کشور هم بهطرز جالبی اشاره کرد که انتخاب یک نظامی فضا را نظامی میکند و پیام میدهد به جامعه. که همین حرفش ناگهان مجلس را به هیاهو کشاند! البته احمدینژاد هم قبلا گفته بود که اگر اینطور است، خود لاریجانی رییس مجلس هم سپاهی بوده!
2- یکی از نمایندگان پرسید که آیا آقای وزیرپیشنهادی محترم ارشاد تابهحال سینما رفته اند؟!
3-در مورد نماینده وزارت صنایع نماینده موافق چنان از جوانی و چابکی وزیر پیشنهادی صحبت میکرد که انگار قرار است در مسابقه اسب سواری شرکت کند! نماینده مخالف هم همین جوانی را نشانه بیتجربگی و وضع اسفبار صنعت کشور خواند و به نزدیکیهای قومی و فامیلی اشاره کرد(میدانیم که وزیر صنایع خواهرزاده احمدینژاد است.)
4-نماینده مخالف دانشجو جمله زیبایی را بین کلامش گفت که: "آیا پاداش پیروزی در انتخابات رئیس جمهور به آقای دانشجو را باید دانشجویان بپردازند؟!" بعد هم به مدرک مبهم دانشجو و اینکه حتی نام دانشگاهی که در ایران به ایشان مدرک داده را نمیدانیم، اشاره کرد. نماینده موافق هم شاهکار زد و گفت که آیا اصلا مدرک آقای دانشجو مهم است یا اینکه ایشان در انگلستان بهخاطر فرمان امام به زندان رفته؟!
5-انصاری بهعنوان مخالف وزیر کشور هم بهطرز جالبی اشاره کرد که انتخاب یک نظامی فضا را نظامی میکند و پیام میدهد به جامعه. که همین حرفش ناگهان مجلس را به هیاهو کشاند! البته احمدینژاد هم قبلا گفته بود که اگر اینطور است، خود لاریجانی رییس مجلس هم سپاهی بوده!
6-یکی از مخالفان وزارت دفاع ناگهان از روی صندلیش اعلام کرد بهدلیل عصبانیت اسرائیل از وزیرشدن نجار، تبدیل به موافق شده. (حیف که کسی جرات نداشت بگوید پس تشویق و تمجید وزیر دفاع اسرائیل از احمدینژاد حالا چه معنایی دارد؟!)
7-سابقه جبهه وزرای پیشنهادی مشکلاتی را پیش آورده: وزیر دفاع حتی یک روز سابقه فرماندهی در جبهه نداشته و در پشتیبانی و پشت جبهه حضور داشته. نماینده موافق علیآبادی رکورد دروغگویی را شکست و از زحمات جنگی علیآبادی را که هرگز در جبهه نبوده تشکر کرد. بعد هم از زحمات او در گرمای جنوب و سرمای شمال تشکر کرد! نماینده موافق دیگری اظهار کرد که اگر علیآبادی نبود، بخشی از خاک کشور را از دست داده بودیم! جالب است بدانید علیآبادی هرگز از مدیریت کل وزارت راه و معاونت چندساله عمرانی شهرداری تهران فراتر نرفته بوده، اما احمدینژاد از همان شهرداری به او قول وزارت داده بوده! این اغراقها چنان مضحک بودند که حتی خود علیآبادی هم در نطقش به آنها اشارهای نکرد!
7-سابقه جبهه وزرای پیشنهادی مشکلاتی را پیش آورده: وزیر دفاع حتی یک روز سابقه فرماندهی در جبهه نداشته و در پشتیبانی و پشت جبهه حضور داشته. نماینده موافق علیآبادی رکورد دروغگویی را شکست و از زحمات جنگی علیآبادی را که هرگز در جبهه نبوده تشکر کرد. بعد هم از زحمات او در گرمای جنوب و سرمای شمال تشکر کرد! نماینده موافق دیگری اظهار کرد که اگر علیآبادی نبود، بخشی از خاک کشور را از دست داده بودیم! جالب است بدانید علیآبادی هرگز از مدیریت کل وزارت راه و معاونت چندساله عمرانی شهرداری تهران فراتر نرفته بوده، اما احمدینژاد از همان شهرداری به او قول وزارت داده بوده! این اغراقها چنان مضحک بودند که حتی خود علیآبادی هم در نطقش به آنها اشارهای نکرد!
۳ نظر:
آقا با اجازت من این مطلب را گذاشتم در وبلاگم
طرح زکات فطریه سبز
دوستان همان طور که میدونین روز عید فطر هر مسلمونی باید برای خودش و افراد تحت تکفلش حدود دو هزار تومان فطریه بده، و در بدترین حالت، اگر فرض کنیم که فقط بیست میلیون ایرانی این پول رو پرداخت می کنن؛ این میشه 400000000000 ریال!!!
معمولا این پول به صندوق های کمیته امداد ریخته میشه، که خودتون میدونین کمیته امداد دست چه کساییه و کودتاچی ها از این پول ها چه استفاده ای می کنن!
حالا
این قضیه چه ربطی به جنبش سبز میتونه داشته باشه؟
از دو طریق:
راه اول که این پول ها رو به جای ریختن در صندوق های کمیته امداد، در صندوق های موسسات خیریه ی غیر دولتی مثل سرای سالمندان و غیره بریزیم که به دست کودتاچی ها نرسه
و دوم این که، تا می تونیم برای پرداخت این پول ها، از اسکناس های خورد مثل صد تومنی یا دویست تومنی استفاده کنیم، و روی همه ی این اسکناس ها شعارهای جنبش سبز (مثل مرگ بر دیکتاتور و ...) رو بنویسم
این طوری در یک روز، دویست میلیون قطعه اسکناس دویست تومانی، یا چهارصد میلیون قطعه اسکناس صدتومانی شعارنویسی شده، داخل صندوق های صدقات ریخته میشه
دولت کودتا هرچی هم زور بزنه نمی تونه این همه اسکناس رو از گردونه خارج کنه، و ضمنا چون این اسکناس ها در صندوق ها ریخته میشن، هیچ خطری برای کسی که اونو تو صندوق میندازه نداره، چون موقع ریختن، کسی از نوشته ی توش مطلع نمیشه!
به نظر من که طرح بسیار جالب و موثریه!
به همه ی دوستان اطلاع رسانی کنین
فرصت زیادی تا عید فطر باقی نمونده!
هر زکات فطریه، بیست برگ شعار سبز!!!...
.
.
.
"آقا با اجازت من این مطلب را گذاشتم در وبلاگم"
ممنون دوست عزیز. کاش بقیه دوستان هم همینقدر احساس مسئولیت میکردند و اول اجازه می گرفتند.
ارسال یک نظر