چند روزی است حمید مولانا با عنوان پر طمطراق پروفسور در شبکههای مختلف سیما ظاهر میشود و از موفقیتهای جهانی احمدینژاد میگوید و مثل هر آدم وطن فروش دیگری از لزوم صبر و حوصله کاندیداها و تابعیت از قانون میگوید.( جای دیگری از منافع یک شهروند امریکا در دولت احمدینژاد گفتهام.) اما اینجا میخواهم بگویم مولانا نه تنها وطن فروش است بلکه برخلاف ادعاهایش از ابتداییترین اصول رسانه هم بیخبر است.
مولانا معتقد است احمدینژاد با مطرح کردن خود در رسانهها توانسته پیروزی بزرگی در جهان رسانهها کسب کند و جمهوری اسلامی را در جهان سربلند کند.
اما در واقع آن چه مولانا پیروزی رسانهای احمدینژاد میخواند چیزی
نیست جز یک هرزگی رسانهای! یعنی به نمایش در آوردن خود به هر طریق ممکن. این حرکت البته در برخی حرفهها و بعضی کشورها اصلا چیز بدی نیست و خوب هم جواب میدهد. اما وقتی به عنوان رییسجمهور یک کشور قرار است خود را از طرف یک کشور اسلامی دارای تمدنی چندهزارساله خود را مطرح کنبم موضوع فرق میکند. مثلا مایکل جکسون وقتی در سال ۱۹۹۱ مثل عاشق و معشوق دست در دست مدونا پا به سالن اسکار گذاشت تا هفتهها برای رسانهها خود را در صدر نگه داشت. او با هر عمل جراحی صورتش چهره تازهای پیدا میکرد و برای مطرح شدن بیشترش خبر عمل تغییر جنسیت را نیز برسر زبانها انداخت.
احمدینژاد هم با راهنمایی مشاوران سبک مغزی مثل مولانا و رامین هربار بیش از پیش بر طبل موضوع هلوکاست کوبید و با دیدن ناراحتی رسانهها و مردم غرب همچون کودکی که از جلب توجه خوشش میآمد بیشتر سروصدا میکرد. او برای مطرح کردن خود در کنار ملوانان انگلیسی عکس گرفت و در دانشگاه کلمبیا با وجود تحقیر فراوان حاضر به ترک صحنه نمایش نشد و بعدها با افتخار از پنجاه شبکهای گفت که سخنرانیش را پخش میکردند! احمدینژاد با چهره کریه و حرفهای نفرت انگیزش چهار سال مردم دنیا را آزار داد و با پشتیبانی صداوسیما ابرانیها را تحت فشار ز یادی قرار داد تا از این صحنهها حماسه بسازد.
حال سوال اینجاست که باید این هرزگی رسانهای را چهارسال دیگر هم تحمل کرد؟ به قول حافظ تحمل بایدش!
مولانا معتقد است احمدینژاد با مطرح کردن خود در رسانهها توانسته پیروزی بزرگی در جهان رسانهها کسب کند و جمهوری اسلامی را در جهان سربلند کند.
اما در واقع آن چه مولانا پیروزی رسانهای احمدینژاد میخواند چیزی
نیست جز یک هرزگی رسانهای! یعنی به نمایش در آوردن خود به هر طریق ممکن. این حرکت البته در برخی حرفهها و بعضی کشورها اصلا چیز بدی نیست و خوب هم جواب میدهد. اما وقتی به عنوان رییسجمهور یک کشور قرار است خود را از طرف یک کشور اسلامی دارای تمدنی چندهزارساله خود را مطرح کنبم موضوع فرق میکند. مثلا مایکل جکسون وقتی در سال ۱۹۹۱ مثل عاشق و معشوق دست در دست مدونا پا به سالن اسکار گذاشت تا هفتهها برای رسانهها خود را در صدر نگه داشت. او با هر عمل جراحی صورتش چهره تازهای پیدا میکرد و برای مطرح شدن بیشترش خبر عمل تغییر جنسیت را نیز برسر زبانها انداخت.
احمدینژاد هم با راهنمایی مشاوران سبک مغزی مثل مولانا و رامین هربار بیش از پیش بر طبل موضوع هلوکاست کوبید و با دیدن ناراحتی رسانهها و مردم غرب همچون کودکی که از جلب توجه خوشش میآمد بیشتر سروصدا میکرد. او برای مطرح کردن خود در کنار ملوانان انگلیسی عکس گرفت و در دانشگاه کلمبیا با وجود تحقیر فراوان حاضر به ترک صحنه نمایش نشد و بعدها با افتخار از پنجاه شبکهای گفت که سخنرانیش را پخش میکردند! احمدینژاد با چهره کریه و حرفهای نفرت انگیزش چهار سال مردم دنیا را آزار داد و با پشتیبانی صداوسیما ابرانیها را تحت فشار ز یادی قرار داد تا از این صحنهها حماسه بسازد.
حال سوال اینجاست که باید این هرزگی رسانهای را چهارسال دیگر هم تحمل کرد؟ به قول حافظ تحمل بایدش!
۴ نظر:
احمدي نژاد هر كه باشد، منتخب ملت ايران است، و شما حق نداريد به منتخب ملت بزرگ ايران با تمدن 10 هزار ساله توهين كنيد، اگر واقعا به مردم احترام ميگذاريد. هرزه شمائيد كه هر چه از دهنتان بيرون ميآيد مي گوئيد. هيچ ملاحظه هم نداريد.
@ناشناس: لطفن در مورد منتخب بودن این هرزه-ی کذاب در افشانی نکنید که حالم از ریخت وقیافه اش بهم میخورد ... او منتخب میمون های ایران هم نیست
ببین ناشناس اول زر اضافه نزن
خاک ب سر تو و اون رئیس جمهور شامپانزت البته شامپانزاده خیلی نازه ولی این کثافت قابل مقایسه با هیچ حیونی نیست
تو هم کم پاچه خواری کن پاچه خوار احمق
ناشناس اول حروم لقمه:احمدی نژادت منتخب مردم ایرا نیست.منتخب دولت روسیه است.خاک بر سر نفهمت
ارسال یک نظر