بازي آخر اينتر ميلان در هفته آخر كالچو يا ليگ فوتبال ايتاليا كه تمام شد و تماشاگران ريختند توي زمين، ياد بازي پرسپوليس و سپاهان در آخرين هفته ليگ خودمان افتادم كه اتفاق مشابهي در آن رخ داد. اصلا اين ايتاليايي ها بدجوري شبيه خود ما هستند. يكي از دوستان كه رفته بود كره جنوبي، براي جلب توجه دختران كره اي خودش را همه جا ايتاليايي جا مي زد و البته كسي شك نمي كرد!
اما اين شباهت ها فقط در عرصه ورزش و رنگ پوست و رفتار اجتماعي خلاصه نمي شود بلكه گاه به سياست هم كشيده مي شود. نمونه اي از اين شباهت ها در انتخابات اخير نخست وزيري ايتاليا رخ داد كه در آن دو رقيب سرسخت شركت كرده بودند: سيلويو برلوسكوني و والتر ولتروني. اولي نخست وزير دست راستي پيشين ايتاليا و رهبر Forza Italia (فورتسا ايتاليا يا برپاخيز ايتاليا) بود و دومي رهبر حزب چپي P D يا پارتي دموكراتيك ايتاليا. اولي فردي متظاهر است كه تعداد عمل جراحي پوست صورتش يشمار است و حركات وقيحانه و عامه پسندش به ويژه با خانم ها را بارها به شكل عكس و فيلم ديده ايم. او پنجمين مرد ثروتمند ابتالياست و يك سياستمدار آمريكايي تمام عيار محسوب مي شود. برلوسكوني مالك تيم فوتبال آ ث ميلان و چندين شبكه تلويزيوني موسوم به مجموعه Mediasat نيز هست. اما ولتروني كه اميد زيادي به پيروزيش در انتخابات مي رفت از سال 2001 تا همين چند هفته پيش شهردار رم بود و به خوبي آن را اداره كرد. برپايي جشنواره عظيم فيلم رم كه به سرعت به رقيب اصلي جشنواره معتبر ونيز تبديل شد و سومين دوره اش چند ماه ديگر برگزار خواهد شد، از جمله فعاليت هاي فرهنگي ولتروني است. اما آن چه به بحث ما كه شباهت ايراني ها يا ايتاليايي هاست مربوط مي شود، نحوه پيروز شدن ناگهاني برلوسكوني در سه روز آخر انتخابات است كه بي شباهت به هفته آخر انتخابات هفتم رياست جمهوري در ايران نيست.
اگر يادتان باشد، دست راستي ها كه كانديداي معتبرشان در انتخابات دوم خرداد هفتادوشش ناطق نوري بود، زمان برگزاري انتخابات را در نيمه اول ماه محرم قرار دادند تا در روزهاي تاسوعا و عاشورا تا مي توانند به وزير ارشاد مستعفي زمان هاشمي رفسنجاني بدوبيراه بگويند و او را طرفدار بي بندوباري و حتي رقص بخوانند. اما حركت اصلي شان الگو گرفته از شيوه هاي ناجوانمردانه روزنامه كيهان و صداوسيما بود كه اولي به راحتي روابط سكسي اشرف و دربار را چاپ مي كند و از طرفي دست به تخريب آدم هاي بزرگي مثل زرين كوب، آدميت و سعيدي سيرجاني با مراجع و منابعي كاملا جعلي مي زند كه وجود خارجي ندارند و دومي رقص تمام عيار يك خانم به قول خودشان نيمه لخت را براي خراب كردن سخنراناني كه براي دفاع از جمهوري اسلامي خود را به برلين رسانده بودند و خطركرده بودند به نمايش گذاشت تا بعد از برگشت سخنرانان يكي از ناجوانمردانه ترين دادگاه ها با احكامي سنگين براي سخنرانان صادر شود. آن حركت راه اندازي " كارناوال شادي" در برخي نقاط تهران از جمله شهرك غرب بود. به اين ترتيب كه عده اي دختر و پسر جوان با اتومبيل هاي پشت سرهم صداي ضبط اتومبيل شان را زياد كردند و شروع كردند به دست زدن و رقصيدن در خيابان ها. آنها عكس هاي خاتمي را برروي اتومبيل شان چسبانده بودند و قصد تخريب او را داشتند. اما اين حركت چنان ناشيانه و احمقانه اجرا شد كه عكس العمل رهبري را به دنبال داشت كه در نطق معروفش اظهار كرد طرفداران كانديداها نبايد اينچنين دست به تخريب يكديگر بزنند. بقيه ماجرا را كه به پيروزي خاتمي و خلق حماسه دوم خرداد منجر شد را خودتان مي دانيد. اين شكست براي محافظه كاران چنان سنگين بود كه رقيب خاتمي هرگز نتوانست بار ديگر در عرصه سياسي ايران سربلند كند و سبب شد صداوسيما و مطبوعات دست راستي براي فراموشي دوم خرداد، هرساله مراسم سوم خرداد را هرچه باشكوه تر و عظيم تر برگزار كنند و از هفته ها قبل به استقبال چيزي بروند كه بخش كوچكي از جنگ و ده ها عمليات نظامي بود.
اما در ايتاليا چه رخ داد؟ سه روز مانده به انتخابات زني رومانيايي در يك كوچه خلوت و تاريك توسط فردي ناشناس به طرز مشكوكي چاقو مي خورد و خوراك گسترده اي براي رسانه هاي تحت مالكيت برلوسكوني فراهم مي شود.تيترهاي روزنامه ها به سرعت تغيير مي كنند: شهرداري كه قادر به برقراري امنيت شهر رم نيست چطور مي تواند هدايت كشوري به وسعت ايتاليا را به دست بگيرد؟ مگر ايتاليايي ها ماليات نمي دهند تا رفاه در شهر برقرار باشد؟ پس چرا لامپ هاي كوچه ها سوخته اند و تعمير نمي شوند؟ و... به اين ترتيب حادثه اي كه بارها در زمان شهردارهاي ديگر رخ داده بود و رسانه ها به آن توجه نمي كردند، تبديل يه واقعه اي ناموسي شد و ولتروني را به سرعت به زمين زد! بعد از شكست ولتروني در برابر برلوسكوني، اولين حركت برلوسكوني عزل رقيب انتخاباتيش يعني شهردار رم بود. شهردار جديد اما به سرعت به سراغ محدود كردن فعاليت هاي ولتروني رفت و در اولين حركت بودجه جشنواره فيلم رم را محدود كرد. اين امر سبب كاهش فيلم ها و حذف بخش هايي از جشنواره شد و البته با اعتراض فيلمسازاني از نقاط مختلف دنيا مواجه شد. از علايق شهردار جديد يكي هم سلام دادن به سبك نازيها و اداي احترام به موسوليني و دارودسته اش است كه ايتالياييها را حيرت زده كرده. اما چه سود كه ديگر دير است و پشسماني مردم ايتاليا بعد از انتخابات مثل پشيماني مردم ايران بعد از انتخابات نهم رياست جمهوري سودي ندارد! حالا به نظرتان مردم دو كشور به هم شباهت ندارند؟
اما اين شباهت ها فقط در عرصه ورزش و رنگ پوست و رفتار اجتماعي خلاصه نمي شود بلكه گاه به سياست هم كشيده مي شود. نمونه اي از اين شباهت ها در انتخابات اخير نخست وزيري ايتاليا رخ داد كه در آن دو رقيب سرسخت شركت كرده بودند: سيلويو برلوسكوني و والتر ولتروني. اولي نخست وزير دست راستي پيشين ايتاليا و رهبر Forza Italia (فورتسا ايتاليا يا برپاخيز ايتاليا) بود و دومي رهبر حزب چپي P D يا پارتي دموكراتيك ايتاليا. اولي فردي متظاهر است كه تعداد عمل جراحي پوست صورتش يشمار است و حركات وقيحانه و عامه پسندش به ويژه با خانم ها را بارها به شكل عكس و فيلم ديده ايم. او پنجمين مرد ثروتمند ابتالياست و يك سياستمدار آمريكايي تمام عيار محسوب مي شود. برلوسكوني مالك تيم فوتبال آ ث ميلان و چندين شبكه تلويزيوني موسوم به مجموعه Mediasat نيز هست. اما ولتروني كه اميد زيادي به پيروزيش در انتخابات مي رفت از سال 2001 تا همين چند هفته پيش شهردار رم بود و به خوبي آن را اداره كرد. برپايي جشنواره عظيم فيلم رم كه به سرعت به رقيب اصلي جشنواره معتبر ونيز تبديل شد و سومين دوره اش چند ماه ديگر برگزار خواهد شد، از جمله فعاليت هاي فرهنگي ولتروني است. اما آن چه به بحث ما كه شباهت ايراني ها يا ايتاليايي هاست مربوط مي شود، نحوه پيروز شدن ناگهاني برلوسكوني در سه روز آخر انتخابات است كه بي شباهت به هفته آخر انتخابات هفتم رياست جمهوري در ايران نيست.
اگر يادتان باشد، دست راستي ها كه كانديداي معتبرشان در انتخابات دوم خرداد هفتادوشش ناطق نوري بود، زمان برگزاري انتخابات را در نيمه اول ماه محرم قرار دادند تا در روزهاي تاسوعا و عاشورا تا مي توانند به وزير ارشاد مستعفي زمان هاشمي رفسنجاني بدوبيراه بگويند و او را طرفدار بي بندوباري و حتي رقص بخوانند. اما حركت اصلي شان الگو گرفته از شيوه هاي ناجوانمردانه روزنامه كيهان و صداوسيما بود كه اولي به راحتي روابط سكسي اشرف و دربار را چاپ مي كند و از طرفي دست به تخريب آدم هاي بزرگي مثل زرين كوب، آدميت و سعيدي سيرجاني با مراجع و منابعي كاملا جعلي مي زند كه وجود خارجي ندارند و دومي رقص تمام عيار يك خانم به قول خودشان نيمه لخت را براي خراب كردن سخنراناني كه براي دفاع از جمهوري اسلامي خود را به برلين رسانده بودند و خطركرده بودند به نمايش گذاشت تا بعد از برگشت سخنرانان يكي از ناجوانمردانه ترين دادگاه ها با احكامي سنگين براي سخنرانان صادر شود. آن حركت راه اندازي " كارناوال شادي" در برخي نقاط تهران از جمله شهرك غرب بود. به اين ترتيب كه عده اي دختر و پسر جوان با اتومبيل هاي پشت سرهم صداي ضبط اتومبيل شان را زياد كردند و شروع كردند به دست زدن و رقصيدن در خيابان ها. آنها عكس هاي خاتمي را برروي اتومبيل شان چسبانده بودند و قصد تخريب او را داشتند. اما اين حركت چنان ناشيانه و احمقانه اجرا شد كه عكس العمل رهبري را به دنبال داشت كه در نطق معروفش اظهار كرد طرفداران كانديداها نبايد اينچنين دست به تخريب يكديگر بزنند. بقيه ماجرا را كه به پيروزي خاتمي و خلق حماسه دوم خرداد منجر شد را خودتان مي دانيد. اين شكست براي محافظه كاران چنان سنگين بود كه رقيب خاتمي هرگز نتوانست بار ديگر در عرصه سياسي ايران سربلند كند و سبب شد صداوسيما و مطبوعات دست راستي براي فراموشي دوم خرداد، هرساله مراسم سوم خرداد را هرچه باشكوه تر و عظيم تر برگزار كنند و از هفته ها قبل به استقبال چيزي بروند كه بخش كوچكي از جنگ و ده ها عمليات نظامي بود.
اما در ايتاليا چه رخ داد؟ سه روز مانده به انتخابات زني رومانيايي در يك كوچه خلوت و تاريك توسط فردي ناشناس به طرز مشكوكي چاقو مي خورد و خوراك گسترده اي براي رسانه هاي تحت مالكيت برلوسكوني فراهم مي شود.تيترهاي روزنامه ها به سرعت تغيير مي كنند: شهرداري كه قادر به برقراري امنيت شهر رم نيست چطور مي تواند هدايت كشوري به وسعت ايتاليا را به دست بگيرد؟ مگر ايتاليايي ها ماليات نمي دهند تا رفاه در شهر برقرار باشد؟ پس چرا لامپ هاي كوچه ها سوخته اند و تعمير نمي شوند؟ و... به اين ترتيب حادثه اي كه بارها در زمان شهردارهاي ديگر رخ داده بود و رسانه ها به آن توجه نمي كردند، تبديل يه واقعه اي ناموسي شد و ولتروني را به سرعت به زمين زد! بعد از شكست ولتروني در برابر برلوسكوني، اولين حركت برلوسكوني عزل رقيب انتخاباتيش يعني شهردار رم بود. شهردار جديد اما به سرعت به سراغ محدود كردن فعاليت هاي ولتروني رفت و در اولين حركت بودجه جشنواره فيلم رم را محدود كرد. اين امر سبب كاهش فيلم ها و حذف بخش هايي از جشنواره شد و البته با اعتراض فيلمسازاني از نقاط مختلف دنيا مواجه شد. از علايق شهردار جديد يكي هم سلام دادن به سبك نازيها و اداي احترام به موسوليني و دارودسته اش است كه ايتالياييها را حيرت زده كرده. اما چه سود كه ديگر دير است و پشسماني مردم ايتاليا بعد از انتخابات مثل پشيماني مردم ايران بعد از انتخابات نهم رياست جمهوري سودي ندارد! حالا به نظرتان مردم دو كشور به هم شباهت ندارند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر