۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

چرا به استادیوم فوتبال نرفتم؟

1- متاسفانه ضعیف‌ترین قشر کشور از نظر فرهنگی تماشاگران فوتبال هستند. اگر به استادیوم بروید، از اول تا آخر بازی مشغول فحش دادن هستند؛ فرقی هم نمی کند به بازیکن تیم خودی یا تیم حریف! حالا از این‌ دوستان انتظار داشته باشیم که به سرعت به جنبش سبز بپیوندند و از توییتر و بالاترین و فرندفید برایشان بگوییم و حرف‌مان را بفهمند، یک آرزوی محال است. پس کار زمان بری است.
2- - نیمی از اعضای جنبش سبز را که زن‌ها هستند، به استادیوم‌ها راه نمی‌دهند.
3- مشخص کردن یک قسمت از ورزشگاه یا یک جایگاه شماره دار یک اشتباه بزرگ است. در ورزشگاهی که فضایش دررو ندارد و با دوربین مداربسته کنترل می‌شود، اصلا نباید در جای خاصی جمع شد. باید پراکنده بود اما هماهنگ!
4- مهم حضور است و نه دست به عمل خطرناک زدن. شما می توانید زیر پیراهن‌تان یک تی‌شرت سبز بپوشید و وقتی در استادیوم مستقر شدید، پیراهن رویی را دربیاورید. در صورت بروز مشکل هم باز امکان پوشیدن پیراهن را خواهید داشت. بهترین شکل پوشیدن پیراهن سبز، استفاده از آن هنگام بازی تیم‌های سبزپوش پاس و ذوب آهن است که پیراهن‌های رسمی‌شان سبز است.
5- حضور سبز حضوری است پنهان اما در صحنه. وقتی قرار است سبزها در میدان ونک جمع شوند، عده ای از آن ها درحال خرید هستند و عده‌ای دیگر با خانواده در حال گردش. آن‌ها بلدند چطور محیط را تحت تاثیر حضورشان قرار دهند و این را نیروی انتظامی که نیروهایش خسته و عرق‌ریزان نگرانند خیلی خوب حس می کند. کافی است یک نفر علامت یا شعاری بدهد یا کسی بوقی بزند؛ خواهید دید که بقیه ناگهان هم‌سویی نشان می‌دهند. در استادیوم هم باید همین اتفاق رخ دهد. بازی‌های پاس ناگهان صدهزار نفر تماشاگر غیر آبی‌پوش استادیوم را پر می کنند و نیروی انتظامی خسته می‌شود از گشتن مدام میان مردم.
6- تا حرکتی با بزرگان جنبش هماهنگ نشده، در انجامش احتیاط کنید. اگر همان دوستان معدودی که هفته قبل به ورزشگاه رفته بودند و شعار داده بودند، دچار مشکلی می‌شدند، بدون حمایت دیگران صدایشان به هیچ جا نمی‌رسید. پس دقت کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

Free Blog CounterFMN
Free counter and web stats