یادم هست در ایام انتخابات یک بار قرار بود با دوستان به دیدن میرحسین برویم، اما خانم رهنورد میگفت وقت ندارد: شبها ساعت 2 برمیگشت خانه و 7 صبح بیرون میزد. این انرژی را میرحسین از کجا آورده بود، بعدها از عشقش به مردم دانستم. در مناظره تلویزیونی وقتی با نورپردازی چهرهاش را کسل نشان دادند و صدایش را لرزان، میخواستند خستگیش را القا کنند. اما میرحسین در همان مناظرهها ناگهان به محبوبیتی دوچندان رسید. او بهسادگی گفت که آمده تا با مردم صادق باشد، آمده تا به جای کمک به دیگر کشورها و پز جهانی بودن، به مردم خودش بپردازد و سرانجام اینکه آمده تا دیکتاتور نباشد. همین جملات ساده کافی بود تا او از فردی که خلاف این خصوصیات را داشت، فرسنگها فاصله بگیرد. اما فقط همین نبود؛ میرحسین برای من یک روشنفکر هنرمند است. جمله معروفش در مناظرهها با اشاره به نمودارهای احمدینژاد را که یادتان هست: "بهجای آمار، به مردم مار نشان میدهد!" اعلامیههایش بیش از حرفهاش بهعنوان نقاش، از شعر و شاعری نشات میگیرند. جالب اینجاست که با هر اعلامیه جدید فراتر حرکت میکند و به نکتهای اشاره میکند که از حرکت قبلی فراتر و غیرقابل پیش بینی تر است. مثلا روز بعد از تظاهرات قدس که با چاقو به او حمله شده بود و همه انتظار لحنی تند را در اعلامیهاش داشتند، اشاره کرد که دوست داشته دست هموطن مخالفش را بگیرد و با هم راهپیمایی کنند- جملهای که تن آدم را از بزرگی و بزرگواری روحش میلرزاند. قلم میرحسین نکتهای است که سبک او از کروبی را متفاوت میکند: هرچه کروبی صریح اللهجه است و تند به قلب دشمن میزند، موسوی روح شکننده ای دارد و در لفافه حرف میزند. انگار در آتلیه نقاشی خود مشغول خلق یک اثر هنریست. با این حال او عاشق مردم است و برخلاف اصولگرایان دروغگویی که دم از مردم میزنند اما فقط به مقام خود میاندیشند، همواره بهخاطر مردم پاپیش گذاشته. دیدیم که چگونه جان برکف گذاشت و همان روزهای دشوار بعد از انتخابات بالای ماشینی رفت و تصویرش را که بین جمعیت بلندگو در دست گرفته، هرگز نمیشود فراموش کرد.
تفاوت دیگر میرحسین با مخالفانش، صداقت و یکرنگی غریب اوست: در خانهاش همانطور است که بیرون و بین مردم. برخلاف دشمنانش که همگی در خانه خود کاملامتضاد ظاهر خود در جامعه هستند، میرحسین همان نقاش سادهدلی بوده که هست. از شما چه پنهان که وقتی میرحسین رئیسجمهور نشد، خوشحال شدم و یاد زمانی افتادم که آرزو میکردم خاتمی عزیز هم انتخاب نشود! بزرگانی چون میرحسین، خاتمی و کروبی برای شرایط کینهورزانه و ناجوانمردانه فعلی حیفند.
۱ نظر:
درود بر موسوی
نوشته بسیار زیبایی بود قلم تان پایدار...
ارسال یک نظر