مظلونمایی شیوه دیکتاتورهاست. دیکتاتور کلاسیکی که مارکز در رمان پاییز پدرسالار ترسیم میکند، فرد مهربان، مظلومنما و حتی نزد عدهای از مردم محبوبی است. دیکتاتور ما هم از این موضوع مستثنی نیست. بعد از حمله به کوی دانشگاه یادتان هست چه بغضی میکرد و میگفت "عکس من را پاره کردهاند اما اشکالی ندارد." و حضار های های می گریستند؟ این شیوه مظلومنمایی بعد از انتخابات هم ادامه یافت و با جمله معروف "من جان بیمقداری دارم که تقدیم میکنم." در نمازجمعه بعد از انتخابات به اوج رسید. اما در کمال تعجب برنامهریزان، این مظلومیتنمایی جواب نداد و باعث وخیمتر شدن اوضاع هم شد. پس تصمیم گرفته شد شکل مظلومنماییها متفاوت شود. پروژه مرگ و سکته رهبر که توسط مایکل لدین کلید زده شد، از همین نوع مظلومنماییها بود. آدم مریض و علیل و مرده در فرهنگ مردهپرست ما همیشه مظلوم بوده. لدین که گویا هرسه سال یکبار ماموریت دارد ذهنها را منحرف کند، خواسته یا ناخواسته به مظلومیت شخص اول مملکت دامن زده است.
اما مظلومنمایی دیگر در ماجرای کهریزک و قصهای که برایش ساختند، رخنمایی کرد. در این قصه، عکاس آقا که در بازداشتگاه کهریزک گیر کرده بوده، بعد از آزادی به سراغ آقا میآید و ایشان بعد از شنیدن قصه کهریزک چندبار با دست روی پیشانی میزند و مجلس را ترک میکند تا حکم تعطیلی کهریزک را بدهد. در این ماجرای مضحک که متاسفانه توسط مخملباف هم در مصاحبهاش با حنا مطرح شده، دیکتاتور فردی مهریان، دلسوز و بیخبر از همهجا معرفی شده. بهنظر شما امکان دارد کسی که خود دستور سرکوبها را صادر کرده، از شنیدن آنها ناراحت شود و دستور تعطیلی بدهد؟! این بیخبر دانستن رهبر و معصومیتش مدتهخاس که جواب نمیدهد. اصل ماجرای بسته شدن بازداشتگاه کهریزک نه ربطی به عکاس بین=ت دارد و نه دلسوزی رهبر؛ خیلی ساده موضوع به نامه شجاعانه کروبی مربوط میشود که بعد از نوشتن آن دو هفته مهلت داده بود و بعد از هفته اول، آقا از ترس بیآبروشدن نظام، سند تعطیلی را بهنام خودش صادر کرد. جالب است که حالا کروبی بهدلیل افشای ماجرای کهریزک و بردن آبروی نظام زیر سوال رفته، اما رهبر بهعنوان اولین کسی که دستور تعطیلی کهریزک را صادر کرد، آبروی نظام را نبرده است!
پروژه مظلومیت البته همیشه هم جواب نمیدهد. نمونهاش مورد محمود وحید نیا دانشجوی شریف است که رهبر با مظلومنمایی از او دعوت به سخنرانی کرد تا ژست آزاداندیشی هم بدهد، اما نتیجه کار یک آبر.وریزی تمام عیار از کار درآمد!
۲ نظر:
درود بر شما و همه آزادگان
مطلب بسیار خوبی بود. با سپاس از شما دوست عزیز!
به امید بهار آزادی
آزادی بیان و اندیشه مسلم ترین حق ماست
سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی، سدازا(صدا) با هدف دفاع آزادی بیان و اندیشه و حمایت ازکسانی که بخاطر ابراز عقیده خود و خانواده هایشان به رنج افتاده اند، تقدیم می کند:"کتاب دفاع از زندانیان بی دفاع" شامل روشهای موثر دفاع از زندانی
seda09.wordpress.com
sedaza.blogspot.com
ارسال یک نظر